آخرين كلام در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 578

2. مؤلف منتقى الجمان متوفاى 1011 كه همان صاحب معالم معروف و فرزند برومند شهيد ثانى است، براى اولين بار چهارصد سال قبل از مؤلف صحيح الكافى شيوه حذف را در پيش گرفت و تنها از كتاب كافى 10905 حديث آن را اسقاط كرد و به قول آقاى سبحانى: «به دور ريخت تا به دست فراموشى سپرده شود». اما كتاب او مورد تقدير دانشمندان قرار گرفت و چنانكه در مقدمه گزيده كافى نوشته ام و در مصاحبه خود يادآور شدم، آيت اللّه بروجردى كه در شناخت حديث و رجال، آيتى عظمى بود فرمود تا كتاب منتقى الجمان را چاپ كنند و هم اينك چاپ دوم آن در حوزه قم منتشر شده است. گويا آقاى سبحانى از همه اين مسائل بى خبرند و گرنه بر صاحب منتقى الجمان و بر همه دانشمندانى چون علامه مجلسى و آيت اللّه بروجردى كه از كتاب منتقى الجمان به عظمت ياد كرده اند، خرده مى گرفتند كه چرا احاديث كافى را به دور مى ريزند.
جناب آقاى سبحانى مى نويسند: «محدثان اسلامى به صورت قريب به تواتر (بيش از خبر واحد و كمتر از خبر متواتر) از پيشوايان معصوم نقل كرده اند كه اگر شخصى استحباب عملى را از معصومى نقل كند و كسى آن را به همان نيت به جا آورد خدا پاداش آن را به او مى دهد، هر چند معصوم آن را نفرموده باشد. اين مضمون از طرق صحيح از پيشوايان معصوم به ما رسيده است ...». ۱
در پاسخ اين فصل، به عرض خوانندگان مى رسانم كه بعد از حذف مكررات مضمون فوق فقط در سه حديث شيعه وارد شده است كه دو حديث آن به اتفاق اهل نظر ضعيف است و يك حديث آن را كه اضطراب سند دارد به عنوان حديث حسن پذيرفته اند و به آن استناد مى نمايند. ۲
به نظر من اگر سند حديث را هم بپذيريم متن حديث را بايد رد كنيم. زيرا با اصول مذهب تناقض دارد: امام صادق عليه الصلوة والسلام، آن جا كه فلسفه وجودى

1.كيهان فرهنگى، ص ۳۵، ستون ۲.

2.ر.ك: مرآة علامه مجلسى، ج ۸، ص ۱۱۲؛ درايه شهيد، ص ۲۹؛ وجيزه شيخ بهايى، ص ۸ .

صفحه از 612