آخرين كلام در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 580

مى باشد و با فرد ديگرى به نام زيد در كتاب هاى حديثى حماد دست بردند و آنچه را نبايد انجام بگيرد، انجام دادند. حال اين داستان چه ارتباطى به احاديث شيعه دارد كه در همه جا آن را با آب و تاب بازگو كرده و يكى از علل وجود حديث باطل در احاديث شيعه دانسته است بايد از خود ايشان پرسيد». ۱
در اين زمينه به عرض خوانندگان مى رسانم كه: عبدالكريم بن ابى العوجاء از زنادقه معروف است. زنادقه با اصل اسلام مخالف بودند و لذا شيعه و سنى براى آنان فرقى نمى كرد. ۲ البته اين مرد با احاديث اهل سنت بازى كرده است. ولى ارتباط او با كتاب هاى حماد بن سلمه قطعى نيست، بلكه يك حدس و احتمال است.
كارشناسان اهل سنت از يك طرف ديده اند كه حماد بن سلمه با هفتاد زن و از جمله مادر اين زنديق ازدواج كرده است، باشد كه صاحب فرزند شود و نشد. از طرف ديگر به روايات حماد بن سلمه وارسى كرده اند و يك رشته «احاديث صفات» را در روايات او ديده اند كه با مقام علمى و مذهبى حماد سازگارى ندارد. لذا نتيجه گرفته اند كه «لابد اين رشته احاديث به وسيله اين مرد زنديق در خلال كتاب هاى حماد بن سلمه داخل شده است». ۳
بنابر اين، همان كسانى كه داستان حماد را با ابن ابى العوجاء نقل كرده اند، به صراحت گفته اند كه خرابكارى او در زمينه «احاديث صفات» است، نه «احاديث حلال و حرام» و نه «احاديث عدديه» كه در آخرين لحظات زندگى به جعل و تحريف آنها اعتراف كرده است.
البته كارشناسان فن حديث به اعتراف يك فاسق زنديق ترتيب اثر نمى دهند، مگر آن كه قرينه اى بر صحت گفتار او يافت شود، ۴ و متأسفانه در اين جا قرينه قطعى بر صحت اعتراف او وجود دارد، اين قرينه كه آقاى سبحانى به حذف آن مبادرت كرده

1.كيهان فرهنگى، ص ۳۵، ستون ۳.

2.رك: معرفة الحديث، ص ۴۲ ۴۴.

3.ر.ك: تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج ۳، ص ۱۵؛ معرفة الحديث، ص ۴۴.

4.ر.ك: تصحيح النظر فى توضيح نخبة الفكر .

صفحه از 612