آخرين كلام در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 593

را روايت مى كنم كه عبيداللّه بن احمد بن نهيك بغدادى روايت كرده است». ۱ آيا مى دانيد كه ابن النجاشى چرا متعرض اين گونه مسائل شده است؟
5. آقاى جاودان، شما با سعى فراوان به شرح حال كلينى پرداخته ايد و بعدا شش تن از اساتيد و پنج تن از شاگردان او را معرفى كرده ايد، تا ثابت شود كه مرحوم كلينى مشهور و مرجع بوده است. ولى شما هم مانند خود من، و ديگران، نام اساتيد او را از كتاب كافى استخراج كرده ايد نه از مآخذ رجالى. و اين عرض بنده را اثبات مى كند كه در مصاحبه خود گفته بودم: «همه مى گويند كلينى صاحب كتاب كافى، و بعد در سايه كتاب كافى كلينى را مى ستايند». هيچ تاريخى نشان نمى دهد كه مرحوم كلينى به قم رفته است، مگر اسناد حديث كافى كه از مشايخ او حكايت مى كند. هيچ تاريخى نشان نمى دهد كه مرحوم كلينى ابن عقده حافظ را ديده باشد، مگر اسناد كتاب كافى و... .
آقاى جاودان شما در رديف سوم و چهارم، از ابو جعفر اشعرى و ابوالعباس حميرى به عنوان اساتيد كلينى ياد كرده ايد، در حالى كه مرحوم كلينى با وساطت استادش محمد بن يحيى العطار القمى از اين دو تن روايت مى كند نه بلاواسطه. آن جا كه نام اين دو تن در صدر سند واقع شده است حديث را معلق كرده اند و شما با بى اطلاعى از تعليق اسناد، به استخراج نام اساتيد كلينى پرداخته ايد.
6. شما پنج تن از شاگردان كلينى را نام برده ايد كه همگان نزيل بغداد بوده اند و چنان كه در پاسخ آقاى سبحانى نوشته ام خودشان به صراحت اعلام كرده اند كه ما در بغداد، باب كوفه، بازار زنجير به محضر كلينى رسيديم و كتاب كافى را بعضا قراءة و بعضا اجازة از او روايت مى كنيم. ولى شما در نتيجه گيرى خود گفته ايد: «اگر مولد و موطن و مسكن شاگردان كلينى اعم از آنها كه نام برديم يا نبرديم را ملاك بدانيم، بايد بگوييم: آنها در شهرهاى قم و رى و كوفه و بغداد به محضر كلينى شرفياب شده و كسب علم كرده اند».
فراموش نكنيد كه ابو عبداللّه نعمانى و ابو عبداللّه صفوانى از شاگردان مخصوص

1.ر.ك: معرفة الحديث، ص ۲۴۶ فصل المختلف من المؤتلف.

صفحه از 612