آخرين كلام در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 600

تمام نسخه هايى كه علامه مجلسى در اين فصل مزبور نام مى برد، به اين صورت به دست آورده است به جز نسخه هاى كتب اربعه: كافى، فقيه، تهذيب و استبصار و همانندان آنها از كتاب هاى فقهى و رجالى و كلامى مانند كتاب مبسوط، تلخيص الشافى، عدة الاصول، مقنعة مفيد، فهرست طوسى، فهرست ابن النجاشى، رجال طوسى و رجال كشى و امثال آن كه مورد نياز دانشمندان بوده و نسخه هاى فراوان دارد و مرحوم مجلسى كمتر از آنها استفاده كرده است.
اگر در عهد مجلسى نسخه كتاب هاى شيخ صدوق و يا ساير مآخذ و مصادر متواتر بوده باشد بايد در عهد ما هم متواتر باشد، زيرا از عهد مجلسى تاكنون، خطه شيعيان مورد تهاجم قرار نگرفته است. ولى به كتابخانه هاى خطى كه سر مى زنيم و يا به فهرست ها كه مراجعه مى نماييم، كمتر نسخه اى پيدا مى شود كه تاريخ كتابت آن از زمان مجلسى بيشتر باشد تا چه رسد به حد تواتر كه از هر كتابى نسخه هاى فراوان موجود مى باشد. مثلاً كتاب كمال الدين شيخ صدوق به وسيله پژوهشگر پرتلاش آقاى غفارى با مراجعه به هفت نسخه خطى تصحيح شده است و تنها يك نسخه آن مربوط به سال 960 هجرى است.
مرحوم مجلسى بعد از كتاب هاى شيخ صدوق بلافاصله از كتاب الامامة نام مى برد كه آن را تأليف على بن بابويه پدر صدوق مى داند و در مقام توثيق آن مى گويد: «وصل الينا منه نسخة قديمة مصححة». يعنى يك نسخه مصحح و قديمى آن نصيب ما شده است. «وصل إلينا» صراحت دارد كه نسخه را از گوشه و كنار كتابخانه ها وجادة به دست آورده است.
اگر اين نسخه متواتر بود، مرحوم مجلسى در شناخت نسخه دچار خلط و اشتباه نمى شد كه آن را از تأليفات پدر صدوق بداند، در حالى كه يقينا چنين نيست. ۱
مرحوم مجلسى، بعد از كتاب الامامه، كتاب قرب الاسناد را مطرح مى كند و در مقام توثيق آن مى گويد: «كتاب قرب الاسناد هم از اصول معتبر و مشهور است. من نسخه

1.ر.ك: ذريعه، ج ۲، ص ۲۴۲ مقدمه بحار الأنوار نوشته مرحوم ربانى ص ۵۰.

صفحه از 612