آخرين كلام در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 606

خراسان را پيموده ام ولى فقيه تر و فاضل تر از او نديده ام. هر كتابى كه از امامان روايت شده بود در تمام رشته ها در كتابخانه او پيدا مى شد. از همه دانشمندان خوش حافظه تر بود. فقط مذهب فطحى داشت، اين مرد از ثقات دانشمندان بود.
آقاى شبيرى در اعتراض ششم مى نويسد: «انتشار قسمتى از احاديث كافى در كتابى تحت عنوان صحيح الكافى دو معنى در بر دارد، معناى اول: معناى اثباتى، يعنى تمام احاديثى كه در صحيح الكافى آمده است صحيح مى باشد. معناى دوم مفهوم نفيى، يعنى بدين صورت كه احاديث ديگرى كه در اصل كتاب كافى وجود دارد، و در صحيح الكافى درج نشده است از عنوان صحت عاريند. روشن است كه اعتراض معترضين به جنبه نفيى قضيه است ...».
همان طور كه در پاسخ آقاى جاودان و ديگران عرض كردم، اگر اعتراض ناقدان اين است كه چرا همه صحاح كافى در صحيح الكافى درج نشده چاره علمى و فنى آن نوشتن يك جلد و يا دو جلد مستدرك است مثلاً صاحب وسائل احاديث شيعه را براساس تصويب و تأييد خودش جمع آورى كرد. بعد از او علامه نورى براساس فكر و عقيده خود كتاب وسائل را وارسى كرد و اظهار نمود كه در كتاب وسائل همه احاديث و مدارك مجتمع نيست و لذا كتابى تدوين كرد به نام مستدرك الوسائل و ساير احاديث شيعه را بر پايه تصويب و تأييد خودش در آن جمع آورى كرد. در اين گونه مسائل كه اختلاف نظر وجود دارد، سيره دانشمندان تهيه مستدرك است. بنابر اين هر كس بر كتاب صحيح الكافى اعتراض دارد، بايد به تهيه مستدرك بپردازد و كتاب صحيح الكافى را در مقدمه آن مستدرك و يا در خاتمه آن نقد كند، تا يك كار مثبت علمى و مفيد و فنى انجام داده باشد.
آقاى شبيرى در اعتراض هفتم مى نويسد: «آيت اللّه خوئى صادر نشدن بعضى از احاديث كافى از معصوم را تأييد مى كنند ولى حكم به جعلى بودن آنها نمى كنند ...».
در اين قسمت توجه خوانندگان را به دو نكته علمى جلب مى كنم:
نكته اول: اگر برخى احاديث كافى از زبان امام معصوم صادر نشده قهرا از زبان

صفحه از 612