آخرين كلام در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 611

(و نه شرف الدين عاملى كه اشتباه لفظى كرده ام) چنين آمده است: «أما المحتجّ بكتاب اللّه على الناصب فرجل من قرقر، يلهمه اللّه معرفة القرآن». بيش از اين علاقه ندارم كه درباره آن بحث كنم. هر كس مى خواهد صدق و كذب آن را به دست آورد بايد سبك استدلال مرا در كتاب معجزه قرآن و مبارزه با فلسفه شرك، كتاب ارث، كتاب هفت آسمان، كتاب جبر و اختيار به ضميمه بحث و رجعت، بحث بدا، تعليقات بحار الأنوار، خصوصا ج 83 تا 91 و نيز در ساير تعليقات من در كتاب هاى فقهى و كلامى كه تصحيح كرده ام، با دقت مطالعه كند و با سبك ديگران مقايسه نمايد.
راجع به اعتراض دوازدهم خوانندگان عزيز را به تفسير مجمع البيان، ج 10، ص 377، حوالت مى دهم كه مى نويسد: «اكثر مفسرين گفته اند كه «فَاقْرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ» درباره ترتيل نماز شب نازل شده است و مفسرين اجماع دارند كه دستور «قُمِ الَّيْلَ» قيام براى شب زنده دارى با نماز شب مى باشد، مگر ابو مسلم بلخى كه راه خلاف پيموده است». در اين زمينه به كتاب بحار الأنوار، ج 85، ص 1 5 چاپ اسلاميه و نيز تعليقات آن مراجعه شود تا مصداق المحتجّ بكتاب اللّه على الناصب روشن شود.
راجع به اعتراض سيزدهم بايد تذكر بدهم كه در باب ثواب قرائت قرآن يك رشته حديث از طريق سنيان داريم و يك رشته حديث ديگر از طريق شيعيان. در صورتى كه حديث سنيان را خود دانشمندان اهل سنت جعلى بدانند شايسته نخواهد بود كه شيعيان در تفاسير كتاب هاى خود روايت نمايند. احاديث شيعيان هم اغلب و اكثر از كتاب تفسير ابن البطائنى كذاب معروف استخراج شده است كه مجموع آنها را در كتاب ثواب الاعمال شيخ صدوق ملاحظه مى نماييد. علامه مجلسى در ج 85 ص 36 تا 41 قسمتى از همين احاديث را نقل مى كند و به ضعف آن اعتراض مى نمايد، راجع به اعتراض چهاردهم، و احاديث طب، خوانندگان عزيز بايد به كتاب اعتقادات صدوق و نقد علمى آن به وسيله شيخ مفيد مراجعه نمايند. قسمتى از اين مناقضات در كتاب بحار الأنوار مجلسى، ج 62، ص 74 76 درج شده است. من در اين زمينه يك مقاله

صفحه از 612