كتاب كافى ثقة الاسلام كلينى - صفحه 29

قدام، ليس في وثاقته لأحد كلام ولا فى مكانته عند أئمة الأنام. ۱
11. مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى درباره كتاب كافى مى نويسد:
وهو أجلّ الكتب الأربعة الأصول المعتمدة عليه، لم يكتب مثله في المنقول من آل الرسول لثقة الاسلام محمد بن يعقوب الكلينى ... . ۲
بنابر اين، اظهار اين كه او فردى عامى و كاسب دوره گرد بوده و يا گفتارش ارزش روايى ندارد، اهانتى است به علم و حديث. ۳ نوشته حسين على محفوظ و مستدرك الوسائل، ج 3، مقدمه چهارم مراجعه شود.

2. نه هر حديث صحيحى قابل عمل است و نه هر خبر ضعيفى متروك

چنان كه در پايان اقسام حديث، متذكر شديم: درست است كه حديث، از لحاظ سند به چهار قسم كلى: صحيح، حسن، موثق و ضعيف تقسيم مى شود، اما معنى اين تقسيم، اين نيست كه تنها خبر صحيح، قابل عمل است و اقسام ديگر آن را بايد دور انداخت. خير، اين تقسيم، تنها تبيين ارزش ذات حديث است از جهت سند آن، و گرنه چه بسا ممكن است حديثى از جهت ذات و سند، صحيح باشد ولى به واسطه قرائن خارجيه قابل عمل نباشد و همچنين چه بسا ممكن است حديثى از لحاظ سند ضعيف باشد ولى به واسطه قراين ديگر، قابل عمل و اعتبار باشد.
ما در اين جا دو اظهارنظر از دو متخصص علم رجال و فقه كه از اعاظم دانشمندان اسلامى ما هستند در تأييد مطلب فوق نقل مى كنيم:
الف. علامه مامقانى در كتاب نفيس مقباس الهدايه ضمن بيان اين كه: تطاول روزگار و پنهان ماندن قراين و مشتبه شدن امور، موجب شده كه متأخرين، اصطلاح جديدى براى تميز اخبار معتبر از غير معتبر، اختراع كنند، درباره حد و مرز اعتبار و عدم اعتبار روايت از جهت سند متذكر مى شود كه: منظور آنها از اين كار، تنها ضابطه قرار دادن براى اعتبار و عدم اعتبار روايت از جهت رجال سند بدون در نظر گرفتن قراين

1.روضات الجنات، ج ۶، ص ۱۱۲.

2.الذريعة، ج ۱۷، ص ۲۴۵.

3.لازم است درباره دورنمايى از شخصيت كلينى و ستايشى كه از او و كتابش شده به كتب رجال و تراجم به خصوص مقدمه كتاب كافى، چاپ تهران، سال ۱۳۷۴ق

صفحه از 66