كتاب كافى ثقة الاسلام كلينى - صفحه 51

مرجعيت و عنوان عامل نجات را از دست مى دهد، سازگار نخواهد بود. ۱
ج. احاديث فراوانى داريم كه مردم را ترغيب به فهم حقايق قرآن و اهتداء به نور آن مى كنند و اين كه دواى دردها و نظم امور مردم، در تبعيت و به كار بستن دستورات قرآن است و همچنين رواياتى كه دلالت دارند: ائمه اهل بيت عليهم السلام در موارد احتياج و احتجاج، به آيات قرآن موجود تمسك مى كرده اند و نيز احاديثى كه اعلام مى كنند: آنچه كه در دست مردم است، همان قرآنى است كه از ناحيه خدا بر پيغمبر صلى الله عليه و آله نازل شده است و رواياتى كه دستور مى دهند: «اقرئوا كما قرأ الناس» كه مجموع اين روايات با اختلاف اصنافشان به طور قاطع دلالت دارند: «اين قرآنى كه اكنون در دست ماست، همان قرآنى است كه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل گرديده بدون آن كه حرفى از آن كم شده باشد». ۲

2. دلايل قائلين به تحريف!

جمعى از محدثين شيعه و سنى معتقد به تحريف به معنى زياده و نقص و تغيير در لفظ و يا ترتيب عبارات قرآن شده و دلايلى براى اثبات آن اقامه كرده اند كه اهم آنها رواياتى است كه از طريق اهل سنت و تشيع، در اين باره روايت شده است:

تحريف در روايات اهل سنت:

برخلاف نظر نويسندگان مغرض كه مى نمايانند كه تنها شيعه به اين عقيده سخيف، معتقد است، اهل سنت در صحاح و سنن و كتب تفاسير خود، به قدرى احاديث در مورد تحريف قرآن، نقل كرده اند كه «آلوسى» در تفسيرش مى گويد: كه آن اخبار، فوق احصاء است ۳ و ما تنها به نمونه هاى زير، اكتفا مى كنيم:
مسلم در صحيحش از «علقمة» نقل مى كند كه گفت:
قدمنا الشام فأتانا ابو الدرداء فقال: فيكم احد يقرء عليّ قرائة عبداللّه ؟ فقلت: نعم أنا، قال فكيف سمعت عبداللّه يقرأ هذه الآية: «وَ الَّيْلِ إِذَا يَغْشَى»۴ قال

1.در چگونگى استدلال به اين حديث، مراجعه شود به كتاب ارزشمند البيان في تفسير القرآن، ص ۲۲۹ ۲۳۳.

2.الميزان، ج ۱۲، ص ۱۰۸.

3.تفسير روح المعانى، ج ۱، ص ۲۴.

4.سوره ليل، آيه ۱ ۳.

صفحه از 66