كتاب كافى ثقة الاسلام كلينى - صفحه 61

تهمت و افترا مى بندد؛ زيرا قرآن عظيم و ذكر حكيم تمام آيات، كلمات، حروف، حركات و سكناتش از ديدگاه متواتر قطعى است و اين امر از ائمه اهل بيت عليهم السلام به ما رسيده و هم شك و شبهه اى در آن راه ندارد مگر آن كه شك كننده ناقص العقل باشد، و امامان بزرگوار ما قرآن را از جدّشان و او از خدا براى ما نقل كرده اند و هيچ شكى در اين امر نيز وجود ندارد.
4. مرحوم شيخ بهائى در اين باره چنين تأكيد مى كند:
الصحيح، ان القرآن العظيم محفوظ عن ذلك زيادة كان أو نقصانا، ويدلّ عليه قوله تعالى: «وَ إِنَّا لَهُ لَحَـفِظُونَ» وما اشتهر بين الناس من إسقاط اسم اميرالمؤمنين عليه السلام منه في بعض المواضع مثل قوله تعالى: «يَـأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ» في على وغير ذلك فهو غير معتبر عند العلماء؛ ۱
قول درست اين است كه قرآن مجيد از تحريف چه در زياده و چه نقصان محفوظ است و بر اين قول دلالت دارد قول پروردگار كه فرمود: «وانا له لحافظون» . ۲
و اين كه شهرت يافته كه اسم على عليه السلام از قرآن در بعضى موارد حذف شده است مانند آيه شريفه: «اى پيامبر آنچه كه در مورد على عليه السلام به تو نازل شد ابلاغ كن» و نظاير آن، پيش علما معتبر نيست».
5. علامه حلى در اجوبة مسائل مهناويه در اين باره چنين تأكيد مى كند:
الحق انه لا تبديل ولا تأخير ولا تقديم فيه، وانه لم يزد ولم ينقص ونعوذ باللّه تعالى من أن يعتقد مثل ذلك وأمثال ذلك فإنه يوجب التطرّق إلى معجزة الرسول عليه وآله المنقولة بالتواتر ؛ ۳
حق اين است كه تبديل و تقديم و تأخير و زياده و كم در قرآن صورت نگرفته است و پناه مى بريم به خدا از اين كه كسى به امثال اين گونه امور، معتقد شود،

1.آلاء الرحمن في تفسير القرآن، ص ۲۶.

2. مصطفى را وعده كرد الطاف حقتو بميرى و نميرد اين ورق (مثنوى)

3.اجوبة المسائل المهناويه، ص ۱۲۱.

صفحه از 66