كتاب اصول كافى و ويژگى‏هاى آن - صفحه 91

سدوسى كه ستايشگر ابن ملجم مرادى قاتل مولا اميرالمؤمنين است و نيز از برخى
ديگر از دشمنان اهل بيت عليهم السلام نقل روايت مى كند در حالى كه از ائمه بزرگوار اهل بيت عليهم السلام روايتى را نقل نمى كند. البته در اين جا نمى خواهيم تعريضى بر بخارى وارد سازيم و كتاب هايش را مورد قدح و نقد قرار دهيم. ليكن سخن در ارجحيت و تقدم كلينى در فقه و ادب و علم بر وى و امثال اوست. دقت در ضبط، علم فراوان و درايت وى در امر حديث كه مورد تصديق و اذعان بسيارى از دانشمندان است، چنان است كه هيچ يك از نقايص موجود در كتاب بخارى در كتاب كافى به چشم نمى خورد.
اين در حالى است كه عده اى از علماى بزرگ تصريح به عدم دقت بخارى در ضبط كرده اند و گفته اند كه وى حديث را بر اساس حافظه اش مى نويسد و معناى آن را [و نه عين لفظ را] نقل مى كند.
عسقلانى در الهدى السارى مى گويد: از جمله مواردى كه در كتاب بخارى واقع شده اين است كه او حديث كاملى كه سلسله سندى واحد دارد را با دو لفظ متفاوت بيان مى كند.
و همو از قول محمد بن ازهر سجستانى نقل مى كند كه گفته است: «در مجلس سليمان بن حرب بوديم و بخارى با ما بود و مطالب را مى شنيد و چيزى نمى نوشت. از يكى از حاضرين سؤال شد چرا بخارى نمى نويسد؟ او گفت: وى به بخارا باز خواهد گشت و آن را از حفظ خواهد نوشت». ۱
ذهبى از ابن عمرو حمدان نقل مى كند كه گفت: از ابن عقدة سؤال كردم آيا بخارى حافظ تر است يا مسلم؟ پاسخ داد: «محمد (يعنى بخارى) دانشمند بود و مسلم هم دانشمند بود». من سؤالم را چندين بار تكرار كردم. ابن عقده گفت: «محمد در خصوص اهل شام، دچار اشتباه گرديده است چرا كه او كتاب هاى آنان را گرفته و ديده است و گاهى در جايى فردى را با كنيه اش ثبت مى كند ولى در جاى ديگر تنها اسم او را ذكر مى كند و او را دو فرد متفاوت مى پندارد ولى مسلم موارد كمى اشتباه دارد زيرا

1.اضواء على السنة المحمدية، ص ۲۴۴.

صفحه از 93