جايگاه الكافى در ميان اماميه - صفحه 98

اعتقادى و تفسيرى هم هست و بنابراين از نقطه نظر اعتقادى در مقايسه با سه كتاب ديگر از اهميت بيشترى برخوردار بوده است. در راستاى تأكيد بر اعتبار كتاب الكافى نزد اماميه، عنوان كتاب، بهانه اى براى شدت بخشيدن به اعتبار كتاب الكافى را براى برخى گرايش هاى حديث گراتر شيعى فراهم كرده است. بر اين اساس ادعا شده كه اين كتاب به امام غائب عرضه شده و امام آن را تحسين كرده است. در اين مورد بايد به طور خاص به عبارتى نسبت داده شده به امام غائب از سوى برخى منابع اشاره كرد كه بر اساس آن، امام درباره كتاب كافى تعبير «كتاب كافى براى شيعيان كافى است» (الكافى كاف لشيعتنا) را به كار برده اند ۱ مجلسى در مرآة العقول، كه شرحى بر كتاب الكافى است، عرضه كتاب را بر امام غائب رد كرده، گرچه تلويحا تأكيد كرده كه كتاب مورد تأييد امام بوده است. البته على ابن طاووس، عالمى با گرايش شبه اخبارى، به كتاب الكافى به دليل آن كه در عصر نائبان خاص امام غائب نوشته شده است، اعتبارى خاص مى بخشد و معتقد است مطالب كتاب در اين دوره مى توانسته به سادگى مورد تحقيق و درست سنجى (طبعا از سوى وكلاى امام) قرار گيرد. ۲
با وجود اعتبار فوق العاده اى كه علماى اماميه به كتاب الكافى داده اند، اما بى ترديد اين كتاب هيچگاه از ديدگاه آنان و به ويژه فقها و علماى اصولى، جايگاهى را كه صحاح شش گانه اهل سنت و مهم تر از همه دو صحيح محمد بن اسماعيل بخارى و مسلم بن الحجاج نيشابورى در ميان اهل سنت پيدا كردند و در اين ارتباط كتاب بخارى را پس از كتاب قرآن، برترين و صحيح ترين كتاب دانستند، پيدا نكرد. از ديگر سو بايد دانست كه در مورد ميزان صحت احاديث الكافى ميان علماى اماميه و به ويژه ميان فقيهان و محدثان اختلاف نظر وجود دارد. علماى اصولى و فقيهان گرچه اعتبار زيادى براى اين كتاب قائل بوده و آن را منبع مهم و مطمئنى براى اخبار و احاديث

1.درباره آن، نك : مامقانى، تنقيح المقال، ج ۳، ص ۲۰۲؛ محمد صادق بحرالعلوم، دليل القضاء الشرعى، ج ۳، ص ۱۳۱؛ حسين على محفوظ، مقدمه، ص ۲۵؛ براى نظر برخى عالمان امامى در اين باره، نك: ابوعلى حائرى، منتهى المقال، ص۲۹۸؛ نورى، مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۵۳۲؛ حسن صدر، نهاية الدراية، ص ۲۱۹.

2.نك: ابن طاووس، كشف المحجة، ص ۲۲۰.

صفحه از 101