نقد و تحقيقى در زمينه شروح كافى - صفحه 112

اين مسلك در عين مشاركتى كه با مسلك قرائن دارد، به چند جهت از آن متمايز مى باشد، از زمره اين جهات تمايز تفسيرى است كه مسلك تجميع از ماهيت قرائن مى دهد. بر طبق تفسير مذكور قرائنى كه براى شناسايى حديث شايسته منظور شدند تنها قرائن عينى و عمومى مى باشند كه به مقتضاى عينيت و عموميت خود از ارزش واقعى برخوردارند و مى توانند ما را در كشف واقعيت اسناد كمك دهند.
مسلك قرائن بدون تفكيك قرائن ذهنى از عينى، مسلكى ذهنى و شخصى است، پس نشايد كه به عنوان يك طريق علمى قلمداد شود، چون طريق علمى بايد داراى ضابطه ها و تصويرها و خصلت هاى عمومى و واقعى باشد، تا بتواند محك زده شود و از راه كلياتش شناسايى شده و اثبات يا ابطال گردد.
اگر روشى فاقد محك عينى و همگانى باشد، نه نقدپذير است و نه اثبات پذير و به همين دليل، علمى نيست. آن كسى هم كه چنين روشى را به كار مى برد هميشه در تار و تنش آن درمانده و راه به جايى نبرد، گو اين كه هيچ گاه به گمان خود از ميدان به در نمى رود و پيوسته مى تواند اشكال ها را دفع كند.
در تصحيح احاديث، شايد به اين دليل و نيز به دليل ديگر، مسلك قرائن از سوى محققان كنار نهاده شد. و بيشتر توجه به طرف توثيقات و تضعيفات رجالى مبذول گرديد. اين طريق را مى توان از آن رو كه توثيق و تضعيف رجال حديث را ملاك مى گيرد، مسلك توثيق ناميد.
طريق توثيق راهى است واقعى و عمومى كه هر كسى تمكن دارد آن را بيازمايد و داده هايش را به محك زند. از همين جهت است كه در حوزه بحث و تحقيق استقرار يافت و محور تصحيح قرا رگرفت. اما با اين وصف، اين طريق نقص ها و اشكال هايى دارد كه در جايش به خواست خدا تبيين خواهد گرديد.
ضابطه نداشتن مسلك قرائن از آغاز پيدايش معرفة الحديث سبب رد و قبول هاى شخصى فراوانى شده بسيارى از احاديث صحاح بر پايه ذهنيت هاى اين روش از رده بيرون شدند و نيز بسيارى از احاديث ضعاف، پذيرفته و به مثابه صحاح تلقى گرديد،

صفحه از 154