نقد و تحقيقى در زمينه شروح كافى - صفحه 119

بارى بحث در اينجا تنها درباره قرآن و احاديث است، از اين رو سخن را از مطلق كلام بازگردانده تا در حوزه روش تفسير قرآن و شرح حديث به تبيين بپردازد:
قرآن كلام خداست، از اين رو: اولاً، كلامى است تام و پاك از خلل در بلاغت و فصاحت و به عبات ديگر همه شروط و عناصر يك كلام كامل را داشته و به قدر توان سرشت كلام قدرت شرح و رساندن معنا را دارد. ۱
ثانيا محتواى آن برآمده از علم الهى است و با نفس الامر و واقع تطابق تمام عيار دارد.
و ثالثا، طبيعت اين محتوا گسترده تر و برتر از افق كلام است.
علاوه بر امور ياد شده: عبارات در قرآن گزينش شده و مبرا از هرگونه تطويل يا اجمال مخل است. اين عبارات به مثابه مجموعه هايى از آيات و كلماتند كه تنها به اعتبار ساخت مجموعه اى ملاحظه پذير و شرح پذيرند. اين مجموعه ها بر عام و خاص، مطلق و مقيد، ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، مجمل و مبين، سابق، لاحق، و عناوين ديگر مشتمل مى باشند كه شناسايى همه آنها از جمله عناصر شرح محتواى آيات به شمار مى روند.
و احاديث نيز بدين گونه اند. حديث، نقل كلام معصوم عليه السلام است. اين كلام گرچه پايين تر از قرآن است، ولى كلامى است تام كه واجد شروط و عناصر تماميت و كمال مى باشد، هم فصيح است و هم بليغ. محتواى اين كلام، بازتاب علم معصوم است كه علمى حاصل از تعليم خدا مى باشد.
از اين رو طبيعت محتواى كلام او كه حديث آن را يا به صراحت و يا به معنا نقل مى كند، گسترده تر از قالب عبارت است، چه عبارت، سخن راوى و محدث باشد و چه سخن خود معصوم عليه السلام ، لذا هماره جز در موارد خاص، كلام نسبت به محتوا موجز است، پس نيازمند شرح مى باشد.

1.در تبيين كلام كامل و رسا و خالى از عيب، حقير را نظرى هست كه به منطق زبان به مفهوم اعم مربوط مى شود كه قدرى از آن در خلال مقالات ديگر به توفيق بارى خواهد آمد. بيان وافى آن بر عهده منطق عمومى است كه در دست تحقيق و تدوين مى باشد.

صفحه از 154