نقد و تحقيقى در زمينه شروح كافى - صفحه 121

پس حديث هر امامى شرح دهنده حديث امام ديگر واقع مى شود. تقييد و تخصيص و ديگر امور نيز بدين مثابه در احاديث جريان دارد.
4. اشتمال احاديث بر مطلق و مقيد، عام و خاص، محكم و متشابه، سابق و لاحق، ذى تقيه و غير ذى تقيه و ديگر عناوين.
مثلاً حديثى از پيغمبر صلى الله عليه و آله يا يكى از ائمه عليهم السلام به طور مطلق مى آيد، و حديث ديگر از امام ديگر به طور مقيد كه بر طبق شرط و قانون تقييدات مى تواند حديث اول را مقيد كند. و نيز احاديثى از معصومين عليهم السلام داريم كه در رده محكمات روايى جاى دارند، در كنار اينها متشابهات حديثى قرار دارند. متشابهات حديثى تا جايى كه با محكمات ارتباط دارند در سايه آنها شرح مى شوند.

تعريف ماهيت شرح متن

در سايه آنچه پيرامون رابطه كلامى آيات و احاديث و هم درباره مفهوم شرح كلام گفته شد، مى توان از شرح متن قرآن يا حديث بدين گونه تعريف داد:
شرح يا تفسير كارى است به منظور كشف محتوا از كلام به وسيله قرائن عينى و قواعد محاوره و دلايل لفظى. پژوهش در امور ياد شده و تحليل و تركيب آنها تنها راه توضيح كلام است.
امور ياد شده را بهتر است براى مراعات اختصار به عنوان «مختصات عينى كلام» موسوم كرد. اين مختصات به طور مستقل از اذهان ما، متصل و متحد با كلام است، خواه به صورت گفتار باشد و خواه به صورت نوشتار.
فى المثل: حرف «كل» در عربى، يا «هر» در فارسى، براى رساندن معناى عموم و كليت است و واژه «بعض» در عربى يا «برخى» در پارسى، براى دلالت بر مفاد جزيى و غير عمومى (= قضيه جزئيه) گزيده شده. هر كدام از كل و هر يا بعض و برخى، مختصه اى از مختصات كلامى به شمار مى آيد كه مشتمل بر آن است.
هنگامى كه گفته مى شود: «هر انسانى انديشنده است» يا «هر مثلثى سه زاويه آن برابر دو زاويه قائمه است» در اين گفته واژه «هر» يك ابزار و مختصه كلامى است كه به نحوى مستقل از نظر ما بر كلى بودن دو قضيه مذكور دلالت مى كند.

صفحه از 154