نقد و تحقيقى در زمينه شروح كافى - صفحه 133

نگارنده نيز نظرى دارد كه در فصل بحوث اجتهاد به خواست خدا مطرح گشت.
گذشته از ادله اربعه به سان چهار پايه اجتهاد، اين مسلك داراى اسلوبى است كه به علم اصول ميدان وسيعى مى دهد تا بتواند به سوى دورترين نقاط استنباط حركت كند. اجتهاد اصولى به دليل اسلوب خود و ميدان وسيعى كه در گستره ادله چهارگانه دارد، در مدار بازترى توان فعاليت دارد.

2. مسلك اجتهادى اخبارى

اين مسلك، محتواى اجتهاد امامى را مى پذيرد و از اين جهت با طريقه اصوليان اشتراك بنيادى دارد. تمايز اجتهاد اخبارى از اجتهاد اصولى را در مبانى اجتهاد و استنباط و در اسلوب جداگانه اى كه هر كدام دارد بايد جست.
در مبانى استنباط نيز اين دو مسلك يك جهت اساسى مشترك دارند كه مدركيت احاديث معصومين عليهم السلام است.
تمايز اصوليت از اخباريت از چند جهت مى باشد، گرچه در برخى از ديدگاه هاى هر كدام همه اين جهات پذيرفته نباشد.
مقصود از مسلك اخبارى يا اصولى ديدگاه هاى ويژه در يك مسلك نيست، بلكه كليت هر كدام به عنوان كليت ممكن و قابل طرح، مورد نظر است و تنها از اين رو تمايز واقعى بين آن دو امكان پذير مى باشد.
در اين كليت ممكن و قابل طرح، هم مبانى استنباط سهمى دارند و هم اسلوب هاى بحث بر طبق مبانى و اسلوب ممكن براى هر يك از اين دو طريقه دو طرح ناب فراهم مى آيد: يكى اصوليت محض و ديگرى طرح اخباريت محض.
جهاتى كه اخباريت محض را به عنوان يك كليت ممكن از اجتهاد اصولى متمايز مى سازند، به شرح ذيلند:
1. عدم مدركيت عقل در احكام شرعى: بدين معنا كه عقل بشر عادى و خطاپذير، نمى تواند از طرق استخراج احكام خدا باشد.
به ديگر سخن عقل در ديدگاه اخباريت ناب، فاقد طريقيت براى به دست آوردن

صفحه از 154