نقد و تحقيقى در زمينه شروح كافى - صفحه 145

2. اصول و قواعد برآمده از تعاليم پيغمبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام .
3. مبادى و ضوابط ضرورى دستگاه منطق.
4. قواعد و عناصر عمومى فلسفه.
5. اصول و قواعدى كه خود در تفكر فلسفى بدان ها رسيده است.
6. مدركيت عقل به عنوان حجت داخلى بدان گونه كه در لغت امامان عليهم السلام آمده.
7. تطابق عقل و شرع.
8. اتحاد احاديث پيغمبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام به سانى كه حديث آخرين امام عليه السلام حديث نخستين امام عليه السلام و حديث امامان عليهم السلام حديث پيغمبر صلى الله عليه و آله و حديث پيغمبر صلى الله عليه و آله حديث امامان عليهم السلام است.

مختصات شرح صدر المتألهين

اكنون پس از گزارش مبادى شرح مذكور، چندى از مختصات آن نيز برشمرده مى شود:
1. انسجام آن با مجموعه هاى اصولى عقلى و شرعى به مثابه يك شرح كلاسيك.
2. اكتشافى بودن شرح، بدين معنا كه وى درصدد كشف معانى از ابزار كلام است، نه در پى تثبيت يك رأى و آنگاه تطبيقش بر احاديث.
بسيارى از شروح ديگر نيز اين خصلت را دارند، اما برخى از شروح يا تفاسير اين گونه نبوده و در پى دريافت و كشف نيستند، از پيش آراء يا مذاهبى را مفروض گرفته و با آنها به سان مدلولات نصوص رفتار مى كنند. سپس آراء يا مذاهب مذكور را بر نصوص تحميل كرده يا نصوص را بر آنها تطبيق مى دهند. اين قبيل از شروح و تفاسير تنها ابزارى براى تثبيت آراء و مذاهب صاحبان آنهايند، بى آن كه گامى در راستاى آشكارسازى نهفته هاى آيات و احاديث بردارند.
در اينجا بايد يادآور شد كه مختصه كشف، مى تواند داراى مراتب باشد. مرتبه برين آن، مرتبه كشف محض است كه به انجام رساندنش كارى است بس دشوار، اما شدنى و ممكن. پس نبايد به دليل دشوارى از آن روى برتافت و به كشف هاى نسبى و ناخالص بسنده كرد.

صفحه از 154