نقد و تحقيقى در زمينه شروح كافى - صفحه 149

تعاريف و ضوابط، ممكن نيست. اين غوطه ورسازى همان تفسير در پرتو دستگاه نظريه هاست.
پس شرح متن محتوا را آشكار و معلوم مى گرداند و تفسير محتوا آن را به گونه اى علمى براى انديشه دريافتنى و مفهوم مى سازد، بدين جهت شرح تهى از تفسير محتوا براى انديشه ناكافى است.
و از همين رو بر آن شدم: شرحى بر كافى بنگارم كه هم به روش تحقيقى در پى كشف معانى متن حديث باشد و هم در بردارنده تفسير محتوا در صورت ها و ضابطه ها و قضيه ها.
3. شرح و تحقيق اسانيد. اين مختصه از اركان تحقيق روايات است، زيرا در پرتو آن اتصال روايات به معصوم عليه السلام به اثبات رسيده و از ارزش درايى و حجيت اصولى برخوردار مى شوند.
حديث به عنوان يك متن دينى هنگامى قابل بررسى و مطالعه است كه از جنبه سند به معصوم عليه السلام اتصال داشته باشد. حديث هاى غير متصل به معصوم عليه السلام تنها به سان مجموعه اى از محتمل هاى دينى شايسته طرحند.
شرح سند روايات از گذشته بين شارحان و مؤلفان رواج داشته. صدر المتألهين در شرح خود بر كافى به جنبه اى از آن كه معرفت رجال حديث است بذل توجه كرده. ملاصالح مازندرانى نيز به شناخت رجال روايات در شرحش پرداخته علامه مجلسى در مرآة العقول به بيان جنبه درايى حديث از حيث صحت و ضعف آن هم به طور كوتاه و فهرستى نظر دارد.
آنچه در شرح نگارنده بر كافى مورد توجه است، بى گسترده تر از ديگر شروح است، زيرا اين شرح، اولاً تك تك رجال حديث را در پوشش تحقيقى و ارزيابى قرار مى دهد.
ثانيا، در شناخت آنان هم از مدارك رجالى بهره مى گيرد، هم از احاديث وارده و هم از قرائن غير شخصى در مسلك تجميع.

صفحه از 154