معرّفى و نقد كتاب ترجمه «اصول كافى» - صفحه 157

كرده است:
1. سخت گيرى مترجم براى حق الترجمه؛ كه موجب مى شود ناشر به فكر ارائه ترجمه اى جديد بيفتد.
2. سخت گيرى ناشر در عرضه كتاب؛ يا كتاب را به بهاى بسيار عرضه مى كند مثل ترجمه قرآن دكتر مجتبوى، يا رفتارش در معامله خلاف عرف كتابفروشان و بازار كتاب است.
3. چاپ ناقص؛ مثلاً قسمتى از كتاب را نياورده باشد.
4. قيمت نامناسب
5. چاپ نامرغوب (حروفچينى و صفحه آرايى و نوع كاغذ و جلد)
6. وابستگى هاى فكرى مترجم به يك جريان خاص عقيدتى
7. سليس و روان نبودن ترجمه هاى قبلى يا برخوردار نبودن از فارسى امروزين.
8. همخوانى نداشتن عرضه و تقاضا، مثلاً اگر از يك ترجمه ده هزار جلد چاپ شود فروش دارد؛ ولى ناشر قدرت چاپ آن تيراژ را ندارد لذا كمبود در بازار احساس مى شود و ناشر ديگر ترجمه جديدى به بازار مى آورد.
9. در دسترس نبودن كتاب؛ مثلاً كتاب هايى كه ناشرانى تهرانى چاپ كرده اند ناشران قمى به راحتى و به سرعت نمى توانند آنها را تهيه كنند. از اين رو وقتى ناشر قمى ترجمه جديدى ارائه مى كند از آن استقبال مى شود.
10. ترجمه بر اساس آخرين چاپِ ويرايش و تحقيق شده كتاب.

ترجمه جديد «اصول كافى»

ترجمه هاى موجود از اصول كافى، ضمن ترجمه به شرح و توضيح روايات نيز پرداخته اند. اين امر اگر چه امتيازى براى آنهاست، اما ممكن است كسانى با برداشت ها و تفسير آنان موافق نباشند. از سويى، مترجم بر اين باور است كه هر مترجمى سبك ويژه اى در ترجمه دارد، به همين جهت افزايش ترجمه هاى متعدد از اين گونه آثار دو فايده دارد:

صفحه از 162