معرّفى و نقد كتاب ترجمه «اصول كافى» - صفحه 158

الف) به خواننده يارى مى رساند تا ترجمه متناسب با ذوق و سليقه خود را برگزيند، چنانچه ترجمه هاى متعدد از قرآن، نهج البلاغه و صحيفه سجاديه جاى خود را باز كرده است و هر ترجمه اى علاقه مندان خاص خود را دارد.
ب) ترجمه را از حالت انحصارى خارج مى كند.
مترجم بر آن بوده است كه ترجمه اى روان و سليس از متون اصول كافى ارائه دهد. وى متن كتاب را آورده و ترجمه را در صفحه روبه روى آن نوشته است. براى روايات شماره مسلسل گذاشته و نمايه آيات، روايات و اشعار را در پايان هر جلد آورده است تا يافتن حديث مورد نظر به راحتى و آسانى صورت پذيرد. افزون بر چاپ فهرست فارسى در اول هر جلد، فهرست عربى را در آخر هر جلد گنجانده است تا كسانى كه ابواب كافى را با نام هاى عربى جست وجو مى كنند به راحتى به آن دست يابند.
اين ترجمه بر اساس نسخه اعراب گذارى و تصحيح شده استاد حسن زاده آملى صورت گرفته كه اولين بار در 1347 ش چاپ شده است.
مترجم ترجمه خود را خالى از عيب و نقص نمى داند و «خاتم المترجمين» بودن عده اى را نمى پذيرد. وى مى افزايد:
البته ترجمه جديد به اين معنا نيست كه زحمات مترجمان پيشين ناديده گرفته شود و با مشاهده چند اشتباه پيش پا افتاده در ترجمه، به آنها بى احترامى شود. بلكه با استفاده از زحمات پيشكسوتان و در راستاى كار آنها ترجمه اى زيبا و شيوا در قالب تازه تر و رفع اشكالات آنها ارائه گردد تا نسل جوان امروز با خواندن آن احساس خستگى نكنند.
باز ترجمه جديد به اين معنا نيست كه كسى صلاحيت لازم را ندارد به اين قلمرو وارد شود و يك ترجمه نارسا پديد آورد و با اين كار اعتماد خوانندگان را از ترجمه هاى جديد سلب كند.

نكته ها

على رغم اين كه مترجم سعى كرده است تا ترجمه اى سليس و در عين حال

صفحه از 162