معرّفى و نقد كتاب ترجمه «اصول كافى» - صفحه 159

صحيح به دست دهد، در ترجمه لغزش هايى ديده مى شود كه شايد علت اصلى آن
عدم بازنگرى مترجم باشد. از سويى، ناشران و نويسندگان بايد بپذيرند كه هر چقدر هم توانا باشند، با بهره گيرى از مهارت يك ويراستار زبده به ارزش خود مى افزايند.
برخى از لغزش هاى اين ترجمه چنين است:
1. در ص 3 و همچنين در پيشگفتار (ص 13)، شهادت شهيد ثانى 966 ق ضبط شده است كه صحيح آن 965 است. ۱
2. ج 1، ص 19، خطبه كتاب: اين عبارت «الحمد للّه المحمود لنعمته المعبود لقدرته المطاع فى سلطانه المرهوب لجلاله المرغوب اليه فيما عنده ...» چنين ترجمه شده است:
ستايش خداى را كه براى نعمتش، ستايش و براى قدرتش، پرستش شده است؛ در سلطنت خويش، فرمانرواست. و به خاطر شكوهمندى اش از او بيم دارند، به آنچه نزد اوست رغبت شده؛ ... .
«المطاع فى سلطانه، المرهوب لجلاله» نيز بايد چون جملات پيش و پس مجهول ترجمه مى شد.
3. ج 1، ص 19، از خطبه كتاب: اين عبارت «الذى لابدء لأوّليته ولا غاية لأزليّته القائم قبل الأشياء والدائم الذى به قوامها ...» بدين گونه ترجمه شده است:
آن كه نخستين بودنش را آغازى و ازلى بودنش را پايانى نيست. پيش از همه چيز، برجا بوده و هميشه نگهدار آنهاست.
براى جمله آخر ترجمه زير پيشنهاد مى شود، چرا كه در ترجمه، معناى «الدائم» لحاظ نشده است: «... و هميشگى اى كه پايدارى همه چيز به اوست»، يا: «پاينده اى كه پايدارى همه چيز به اوست».
4. ج 1، ص 59، ح 20: بخشى از حديث و ترجمه آن چنين است:
قال ابن السكّيت لأبى الحسن عليه السلام : لماذا بعث اللّه موسى بن عمران عليه السلام بالعصا

1.جمع پريشان، رضا مختارى، دفتر اول، مقاله «پژوهشى در سرگذشت شهيد ثانى»، ص ۳۹۵ ۳۹۹.

صفحه از 162