كافى در آيينه پژوهش - صفحه 195

مانند اين نمونه: فلا قرّب اللّه دارك، ترجمه: خانه ات خراب شود، چرا آمدى؟ (باب 125، حديث 8).
6. ترجمه روايت براساس مبانى تفكر شيعه و با رعايت جوانب مطلب.
7. تطبيق معانى روايات با آيات قرآن، براى اثبات اتقان شرح مورد نظر (نمونه: باب 124، حديث 8، باب 165، حديث 12).
8. شماره گذارى ابواب (به طور مسلسل) جهت سهولت در مراجعه كردن.
9. عدم ذكر سلسله راويان براى توجه بهتر و بيشتر به اصل حديث و به جهت اختصار. البته در مواردى كه سخنى از راوى پيش آمده، شارح با تبحر كامل به آن پرداخته است. مانند شرح حديث 13 باب 131 (توضيح «بعض رجاله» در سند حديث).
10. ضبط اسامى راويان با دقت و وسواس تمام، در مواردى كه نامى از آنها به ميان آمده است.
11. توضيح مبسوط و مستدل براى شناساندن امامى كه در روايت فقط كنيه مباركش آمده، يا به صورت «احدهما» ذكر شده است (مثل باب 182 حديث 1).
12. مطرح كردن شبهات و ابهامات، تحت عنوان «اگر گويى» و جواب به آنها تحت عنوان «گوييم» (مانند: باب 165 ح 2).
13. توضيح بعضى از روايات با ذكر مصاديق و بيان تأويل آنها.
14. اشاره به موارد اختلاف در وافى و مرآة العقول (وى شرح خود را پس از آنها و ناظر به آنها نگاشته است).
15. شرح خلاصه مطالب باب در چند سطر، در صدر هر باب.
16. بيان نظرات خود تحت عنوان «مخفى نماند» يا «بدان كه».
17. ارجاعات دقيق به موارد مشابه قبل و بعد، با ذكر شماره باب و حديث.
18. ريشه يابى قبايل و معرفى اشخاص، اعلام، فرقه ها، وقايع تاريخى (مانند معرفى قبايل مضر و غطفان و چاه جعرانه در شرح حديث 2 باب 176، معرفى عقايد زيديه در شرح حديث 3 باب 165؛ معرفى مرجئه و قدرِيه و حرورِيه در شرح حديث 13 همان باب، داستان حوأب در شرح حديث 3 همان باب).

صفحه از 198