کافي و اصول اربعمأة - صفحه 14

اسامى مؤلفان اصول اربعمأة

اگر همه مؤلفان اصول اربعمأه را از اصحاب حضرت صادق عليه السلام بدانيم، بى ترديد نام آنها در ضمن اسامى راويان و اصحاب آن حضرت آمده است. قديم ترين كتابى كه درباره راويان حضرت صادق عليه السلام نوشته شده است، رجال ابوالعباس احمد بن محمد بن سعيد بن عقده زيدى (متوفى 333) است اگر چه اين كتاب، مستقلاً در دسترس نيست، اما نقل تمامى آن در رجال شيخ طوسى، آن را از نابودى و انهدام نجات بخشيده است. شيخ طوسى در مقدمه كتاب رجال خود مى فرمايد: من از اصحابمان كسى را نديده ام كه كتاب جامعى درباره راويان ائمه عليهم السلام نوشته باشد، مگر آنچه كه ابن عقده درباره رجال حضرت صادق عليه السلام نوشته است. ابن عقده در اين باب، نهايت كوشش خود را نموده است. اما رجال ساير ائمه را متذكر نشده است. من هر چه را كه او ذكر نموده، ياد كرده و بعد از آن نيز كسانى را كه او متذكر نشده است درج نموده ام.
شيخ در رجال خود در فصل مربوط به حضرت صادق عليه السلام ، اسامى 3223 نفر از راويان آن حضرت را برشمرده است ۱ ضمن آن كه در مقدمه كتاب مى گويد:
من تضمين نمى كنم كه اصحاب ائمه عليهم السلام منحصر به اينها باشند كه من ذكر نموده ام، زيرا اسامى راويان حديث ضبط شده نيست و به دليل كثرت و پراكنده شدن شان در شرق و غرب عالم، نمى توان آنها را محصور و معدود نمود، اما اميدوارم آنچه از نظرم افتاده، اندك باشد. و به هر حال، انسان در مقابل وسع و طاقتش مسئول است. ۲
نخستين كتابى كه با عنوان مؤلفان اصول اربعمأة نوشته شده است، كتاب ابوالحسين احمد بن الحسين بن عبيداللّه معروف به ابن غضائرى است. شيخ طوسى در مقدمه كتاب فهرست خود در اين باره مى نويسد:
من گروه بسيارى از بزرگان اصحاب حديث شيعه را ديدم كه فهرست كتاب ها و تصنيفات و اصول شيعه را نوشته اند، اما استقصاى كامل در اين باب ننموده، بلكه بيشتر آن كتاب ها را ذكر نكرده اند و مقصودشان ذكر كتاب هايى بوده كه روايات آنها اختصاص داشته و يا در كتابخانه هاى آنها موجود بوده است. و هيچكس متعرض آن كتاب ها نشده، جز ابن غضائرى كه دو كتاب در اين باب نگاشته است، يكى درباره مصنفات و ديگرى در باب اصول. وى به اندازه توانايى خود در اين باب كوشيده است. اما نسخه اى از اين دو كتاب برداشته نشد و او درگذشت و بنابر آنچه مى گويند، بعضى از ورثه او تصميم به نابود كردن اين دو كتاب و ساير نوشته هاى او گرفتند. ۳
فهرست ديگرى كه از اصول و مؤلفين آنها نوشته شده، فهرست شيخ طوسى است. لكن شيخ در آن كتاب، اصول و كتب را تفكيك نكرده بلكه هر دو را توأمان مى آورد. وى در اين باره مى گويد:
بر تأليف كتابى كه مشتمل بر ذكر مصنفات و اصول باشد مصمم شدم و براى هر كدام (يعنى مصنفات و اصول) بابى جداگانه اختصاص ندادم تا كتاب مفصل نشود. زيرا بعضى از مصنفين هستند كه داراى اصل نيز مى باشند، آن گاه بايد در هر دو بخش نام يك شخص بيايد و كتاب طولانى خواهد شد. ۴
در كتاب فهرست، شيخ طوسى اسامى 892 تن از مؤلفان كتب و اصول را ذكر مى كند و كتاب هاى هر يك را بر مى شمرد كه گاهى تعداد كتاب هاى يك مؤلف، بالغ بر 200 جلد مى گردد. مثلاً پيش از آن كه نام كتاب هاى محمد بن مسعود عياشى ذكر شود، مى گويد: له كتب كثيره تزيد على مائتى مصنف. ۵
محمد بن ادريس حلى (م 578 يا 598) در پايان كتاب سرائر خويش، بابى دارد تحت عنوان: «الزيادات فيما انتزعته واستطرفته من كتب المشيخة المصنفين والرواة المحصلين، وستقف على اسمائهم». يعنى: باب زيادات كه آن را از كتب استادان مؤلف و راويان محصل برگزيده ام و بر اسامى ايشان به زودى واقف خواهى شد.
آن گاه علاوه بر اساس مصنفين، مطالبى از رسائل ايشان را نيز ذكر مى كند. از جمله ايشان: موسى بن بكر، معاوية بن عمار، احمد بن محمد بن أبى نصر بزنطى، أبان بن تغلب، جميل بن دراج، ابو عبداللّه سيارى، حسن بن محبوب سراد، محمد بن على بن محبوب، محمد بن عبداللّه بن جعفر الحميرى، جعفر بن محمد بن سنان دهقان، عبداللّه بن بكير بن اعين، ابوالقاسم بن قولويه، صفوانى، احمد بن أبى عبداللّه برقى مى باشند. ۶
مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانى در كتاب الذريعه درباره اصول و مصنفات اصحاب ائمه عليهم السلام بحث كرده و فهرست بلندى در اين باب ارائه كرده است. وى ذيل كلمه «اصل» مقدمه اى در اهميت اصول دارد و در دنباله، نام 117 اصل و مؤلف آن را بر مى شمرد. ۷
نيز در جلد 6 ذيل كلمه «كتاب الحديث» از شماره 1613 تا 2356، يعنى بالغ بر 734 كتاب از كتاب هاى حديث قدماى اصحاب را ذكر كرده و در پايان مى گويد:
اين 734 كتاب حديث را در فهرست كتاب هاى قدما از اصحاب يافتم كه ايشان از آن به عنوان «كتاب» تعبير كرده اند و ما آن را «كتاب حديث» ناميديم، به دليل آن كه مشتمل بر احاديثى هستند كه از ائمه عليهم السلام روايت شده است. اين روايات عينا در كتب اربعه اى كه محمدون ثلاثه اول تأليف كرده اند، يعنى كافى و فقيه و تهذيب و استبصار، و كتبى كه محمدون ثلاثه اخر نوشته اند يعنى وافى و بحار و وسائل و مستدرك آن آمده است. ۸
خلاصه: از مطالب گذشته مى توان نتيجه گرفت كه شيعه اماميه در ثبت و ضبط احاديث، اهتمامى تام داشته و احاديث پيامبر اكرم و ائمه اطهار عليهم السلام را با دقت به نگارش درآورده است. تعداد كتاب هاى حديثى كه در دوران حضور ائمه عليهم السلام تأليف گرديده بالغ بر هزاران رساله است. اما از آن ميان حدود 400 رساله كه اصول ناميده مى شود، اهميت فوق العاده دارد، زيرا مؤلف اصول مطالب آن را مستقيما از امام عليه السلام يا از راوى امام نقل مى كند. اين اصول، زمينه ساز تأليف مجموعه هاى بزرگ حديثى ـ از قبيل كافى و ساير كتب اربعه شيعه ـ گرديده است.

1.رجال طوسى، ص ۱۴۲ ـ ۳۴۲.

2.رجال طوسى، ص ۲.

3.الفهرست، ص ۱.

4.همان مدرك، ص ۲.

5.همان مدرك، ص ۳۱۷.

6.سرائر، ص ۴۶۵ ـ ۴۹۰.

7.الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج ۲، ص ۱۲۵ ـ ۱۶۷.

8.همان مدرك، ج ۶، ص ۳۰۳ ـ ۳۷۴.

صفحه از 22