رهیافتی صورتگرایانه بر خطبۀ آفرینش طاووس در نهجالبلاغه
سال
پنجم / شماره پیاپی
19 /
صفحه
41-59
چکیده :
نقد فرمالیستی یا صورتگرایانه از جمله نظریههای نقد ادبی در حوزۀ زبان شناختی بهشمار میرود که در اوایل قرن بیستم میلادی در روسیه شکل گرفت. در مکتب فرمالیسم ارزش یک اثر هنری تنها وابسته به شکل، فرم، چگونگی ساخت و ویژگیهای دیداریاش است. فرمالیستها اثر ادبی را صرفاً با تکیه بر مسائل زبانی چون وزن، قافیه، قالب، صامت، مصوّت، هجا، صور خیال و صنایع بدیعی به صورت مستقل و مجزا مورد مطالعه قرار می دهند و به مسائل دیگری چون بافت فرهنگی، اجتماعی و... توجه کمتری دارند. در پژوهش پیشرو خطبۀ آفرینش طاووس از دیدگاه فرمالیست ها مورد واکاوی قرار گرفته و جانب فرم، شکل و توازن این خطبه با معنا مطابقت داده شده است. نگارندگان با الهام از رهیافت های مکتب فرمالیستی، به تحلیل نقش هر یک از عناصر یادشده در متن ادبی پرداخته و کوشیدهاند تا روابط درون متنیِ خطبه را با کارکردهای ساختاری آن بیان کنند. یافتههای پژوهش نشان می دهد که توازن آوایی، نحوی، واژگانی، صورتهای تشبیه ی، استعاری و کنایی و کاربردهای مجازی در تناسب کامل با معنای خطبه به کار رفته و همگی در تحقق هدف خطبه که تبیین زیبایی آفرینش طاووس است، نقش آفرین بوده اند.
کلیدواژههای مقاله :نقد ادبی؛ صورتگرایانه؛ خطبه آفرینش طاووس؛ متن؛ انسجام