لزوم ارزيابى سندى احاديث كافى - صفحه 311

لزوم ارزيابى سندى احاديث كافى ۱

با استفاده از دروس حضرت آيه اللّه شبيرى زنجانى

سيد محمد جواد شبيرى

چكيده

شناخت دين بدون رجوع به احاديث اهل بيت عليهم السلام ، امكان پذير نيست و احاديث را بايد از منابع آنها يافت. كتاب كافى، از معتبرترين كتب حديثى شيعه است كه از قرن چهارم تاكنون در اختيار دانش پژوهان شيعى است.
با وجود ارزش و اهميت فراوانى كه اين كتاب دارد، بى نياز از نقد و بررسى اسناد احاديث نيست. اين مقاله، براساس دروس آية اللّه سيد موسى شبيرى زنجانى، از فقها و مراجع تقليد معاصر شيعه، تدوين شده، و در آن سخنان محدث بزرگ شيعى، ميرزاحسين نورى در خاتمه مستدرك الوسائل پيرامون كتاب كافى، نقد و بررسى شده است.
كليدواژه ها: كافى، ارزيابى و بررسى/ كلينى، محمدبن يعقوب/ حديث شيعه، قرن چهارم/ نورى، ميرزاحسين/ شبيرى زنجانى، سيد موسى/ حديث شيعه، بررسى هاى رجالى.

درآمد

حديث اهل بيت عليهم السلام گسترده ترين منبع براى شناخت معارف دينى است و كتاب شريف كافى تأليف محدث جليل القدر ابوجعفر كلينى (328 يا 329 م) نامورترين و استوارترين كتاب حديثى است. اين كتاب همواره مورد بهره گيرى دانشمندان بوده، استنباط معارف اسلام حقيقى در زمينه فقه، كلام، تفسير و... بدون رجوع بدان امكان پذير نيست. در سده هفتم هجرى براى نخستين بار، اشاراتى گويا به اعتبار تمام احاديث كلينى در كلام مرحوم سيد على ابن طاووس قدس سره(589 ـ 664) آمده است. اين بحث به روشنى در كلمات پيشينيان مطرح نشده است. با پيدايش مسلك اخبارى، اين مطلب دوباره مطرح انظار گرديد. اخباريان بر قطعى الصدور بودن يا قطعى الاعتبار بودن تمامى احاديث كتب معتبره از جمله كتاب كافى پاى مى فشردند، ايشان اين مسلك را مسلك قدما مى انگاشتند، ولى برخى از دانشمندان اصولى، چنين انتصايى را به قدما شديدا انكار مى كنند، از جمله مرحوم آيه اللّه خويى قدس سره كه در مقدمه معجم رجال الحديث تأكيد مى كند كه قدما تمام احاديث كافى را معتبر نمى دانستند. ايشان در اين زمينه به كلمات بزرگانى چون شيخ صدوق و شيخ مفيد و سيد مرتضى و شيخ طوسى استناد مى ورزند. ۲ بارى، تبيين ديدگاه قدما در اين مجال به طور استقلالى مد نظر ما نيست، بلكه هدف ما از اين مقال، روشن ساختن اصل اين سخن است كه آيا احاديث كافى همگى قطعى الصدور يا قطعى الاعتبار است يا خير؟ و اساسا بحث هاى رجالى درباره رجال اسناد كافى تا چه اندازه ضرورت دارد؟
علامه محقق شيخ انصارى در مقدمه بحث از حجيت خبر واحد، به اجمال مسلك اخباريان اشاره كرده ۳ و اين نكته را افزوده است كه برخى از اصوليان نيز ديدگاه هايى نزديك به اخباريان داشته اند، از جمله برخى از معاصران (كه اشاره به محقق نراقى صاحب مستند دارد). تمام احاديث كتب معتبره را (به استثناء احاديث مخالف مشهور) معتبر مى دانند از جمله دانشمندان متأخر از شيخ انصارى، نيز برخى به اعتبار سندى احاديث كافى اصرار ورزيده اند؛ از جمله علّامه نائينى مناقشه در اسناد كافى را حرفة العاجز مى خواند. ۴
در تحرير محلّ نزاع، تذكر اين نكته ضرورى مى نمايد كه مراد از معتبر بودن احاديث كافى ـ مثلاً ـ ظاهرا اعتبار ذاتى احاديث است، اما در صورت بروز اختلاف در ميان احاديث و در فرض تعارض روايات، تكليف چيست؟ مسئله اى ديگر است و چه بسا اخباريان نيز در صورت تعارض، در ترجيح يك حديث بر حديث ديگر براى تعيين افقه و اوثق به بحث سندى روى آورند. علامه مجلسى در مقدمه مرآت العقول تصريح مى كند كه به روايات اصول معتبره همچون كافى، مى توان عمل كرد، هرچند براى ترجيح برخى بر برخى ديگر ناگزير بايد به سند احاديث مراجعه كنيم. ۵
بارى، با عنايت به اهميت بسيار اين بحث، آيه اللّه والد مدظلّه، چندين جلسه از بحث هاى رجال خود را ـ كه در سال تحصيلى 62 ـ 63 القا مى فرمودند ـ به اين امر اختصاص دادند. ۶
ايشان استوارترين بحث در اثبات اعتبار احاديث كافى را، سخنان مرحوم محدث نورى قدس سرهدر فايده چهارم از خاتمه كتاب مستدرك الوسائل دانسته، تصريح مى كردند كه هيچ بحثى (نه قبل از آن و نه بعد از آن) نديده اند كه در اتقان به پايه آن برسد، لذا محور درس خويش را بررسى سخنان ايشان قرار دادند. مقال حاضر با عنايت به افادات ايشان تنظيم شده است. گرچه در آن گاه افزوده هايى بر سخنان ايشان ديده مى شود و در تنظيم مباحث نيز تغييراتى صورت داده شده، ولى در مجموع از محتوا و شكل دروس ايشان فاصله زيادى نگرفته است و تقريبا غالبا تقرير درس ايشان به شمار مى آيد. ۷ اگر در اين مقاله احيانا كاستى راه يافته، از ناتوانى راقم سطور است و اميد است كه خوانندگان بر آن قلم عفو كشيده، وى را در مظان استجابت دعا از ياد نبرند.
بعونه و منّه ـ سيد محمد جواد شبيرى

1.فصلنامه سفينه، بهار ۱۳۸۳، پياپى ۲، ص ۱۰۹ ـ ۱۴۰.

2.معجم الرجال، ج ۱، ص ۲۶ ـ ۳۴ و ۹۲.

3.فرائد الاصول، ج ۱، ص ۲۳۹ ـ ۲۴۱.

4.معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۸۷.

5.مرآة العقول، ج ۱، ص ۲۱ و ۲۲.

6.جلسه چهارم تا دوازدهم. در جلسه سوم نيز به اين بحث اشاراتى شده است. از اين جلسات، جلسه نهم ضبط نشده است. لذا شايد برخى از مطالب ايشان در اين مقال منعكس نشده باشد.

7.اواخر مقاله به طور كامل از سوى نگارنده افزوده شده است.

صفحه از 346