بررسى بيانى از محدث نورى در اثبات انحصار ملاك صحت در نزد قدماء در وثاقت راويان
مرحوم محدث نورى با ارائه دليلى مى كوشد ثابت كند كه تنها ملاكى كه قدماء، آن را براى صحت حديث به كار مى گرفته اند، قرائن داخلى سند يعنى وثاقت راويان (به معناى اعم) بوده است. ۱
ايشان مى گويد:
ابن وليد و به تبع وى شيخ صدوق، روايات افراد بسيارى را كه محمد بن احمد بن يحيى اشعرى (صاحب نوادر الحكمه) از آنها نقل كرده اند، استثناء نموده، از آنها خوددارى ورزيده اند.
اگر مثلاً موافقت كتاب يا سنت خود از قرائن اعتماد حديث بود، بايد استثناء فوق را مقيد ساخته، چنين مى گفتند كه از نقل رواياتى از اين افراد كه وصف موافقت با كتاب و سنت را ندارند، پرهيز مى كنند. عدم ذكر چنين قيدى نشان مى دهد كه آنها در صحت تنها به احوال راويان مى انديشيده اند. ولى اين دليل ناتمام است، چه معناى استثناء فوق اين است كه روايات اين راويان به تنهايى واجد شرايط پذيرش نيستند و اين امر كاشف از اين نيست كه در هيچ زمانى قرينه اى همراه روايات اين افراد نيست كه روايت را معتبر سازد. مثلاً وقتى مى گوييم خبر فاسق حجت نيست، معناى آن اين است كه خبر فاسق به خودى خود اعتبار ندارد كه در جايى صدور همين خبر فاسق به جهت قرينه خاصى اثبات شده باشد. چنين اثبات با قرينه خارجى يك حديث سبب نمى شود كه ما نتوانيم به طور مطلق، از عدم حجيت خبر فاسق سخن بگوييم.
خلاصه اشكال ما اين است كه ضابطه صحت در نزد كلينى روشن نيست. شايد وى به قرائن اجتهادى دور از حس و مورد اختلاف براى اثبات صحت احاديث، اعتماد ورزيده باشد كه قهرا براى ديگران معتبر نيست.