لزوم ارزيابى سندى احاديث كافى - صفحه 340

راويان ضعيف در كافى ۱

در كتاب هاى رجالى، افراد بسيارى تضعيف شده اند كه نام اكثر آنها در اسناد كافى ديده مى شود به عنوان نمونه به چند نفر اشاره مى كنيم:
ـ محمد بن على صيرفى ابوسمينه، نام اين راوى كه استاد احمد بن ابى عبداللّه برقى صاحب محاسن بوده، در بيش از 250 روايت در كافى ديده مى شود كه معمولاً با عنوان «محمد بن على» از وى ياد شده است. نجاشى درباره وى مى گويد:
وى جدا ضعيف و اعتقاد وى فاسد بوده و در هيچ چيزى بر وى اعتماد نمى گردد. او به قم وارد شده در حالى كه (پيشتر) در كوفه به دروغ گويى شهره گشته بود. در قم بر احمد بن محمد بن عيسى وارد شد، سپس به غلو اشتهار يافت. لذا او را طرد كردند، احمد بن عيسى او را از قم بيرون كرد. ۲
فضل بن شاذان در برخى كتاب هاى خود نام شمارى از كذابين معروف را آورده و مى افزايد كه اشهر ايشان ابوسمينه است. ۳
ـ محمد بن موسى همدانى، نام وى در 30 روايت كافى ديده مى شود. ابن وليد او را كذاب و غير ثقه خوانده ۴ بر اين باور است كه كتاب هاى خالد بن عبداللّه بن سدير و دو اصل زيد زراد و زيد نرسى را او جعل كرده است. ۵
ـ احمد بن محمد سيارى، نام وى دربيش از 40 روايت كافى ديده مى شود. نجاشى وى را ضعيف الحديث، فاسد المذهب، مجفوّ الروايه و كثير المراسيل خوانده ۶ ، ابن غضائرى از او با عبارت «ضعيف متهالك غال محرف» ياد كرده از محمد بن على بن محبوب نقل مى كند كه وى به تناسخ قائل بوده. ۷ كتاب قرائات وى يكى از منابع اصلى روايات تحريف قرآن به شمار مى آيد.
ـ عبدالرحمن بن كثير هاشمى، وى كه در سند حدود 30 روايت از روايات كافى واقع است، تضعيف شده، نجاشى از قول «اصحابنا» نقل مى كند كه وى حديث جعل مى كرد. ۸
ـ عبداللّه بن عبدالرحمن الاصم، وى كه در سند حدود 100 روايت از كافى ديده مى شود، در كتب رجالى شديدا تضعيف شده است، نجاشى وى را «ضعيف غالٍ ليس بشى ء» خوانده ۹ ، ابن غضائرى او را از كذابين اهل بصره مى داند و كتاب زيارات وى را نشان از «خبث عظيم و مذهب متهافت» مى گيرد. ۱۰
ـ على بن حسان هاشمى، وى كه در حدود 40 حديث در كافى از وى نقل شده در رجال نجاشى با وصف «ضعيف جدا» و «فاسد الاعتقاد» توصيف شده ۱۱ . على بن الحسن بن فضال اورا كذاب مى داند. ۱۲
ـ محمد بن سليمان الديلمى، وى كه نامش در حدود 40 سند از كافى ديده مى شود، از سوى نجاشى با عبارت «ضعيف جدا لايعول عليه فى شى ء» وصف شده است ۱۳ ، همين طور پدر وى نيز كه در اسناد چندى از كافى واقع است شديدا تضعيف شده است. ۱۴
در بحث آينده در ضمن سخن از منابع كافى، به پاره اى از منابع كافى، كه از سوى رجاليان غيرقابل خوانده شده اشاره خواهيم كرد.

1.از اينجا تا آخر مقال، از راقم سطور است و به بحث آيت اللّه والد ـ مد ظله ـ ارتباط ندارد.

2.رجال نجاشى، ص ۳۳۲، ش ۸۹۴.

3.رجال كشى، ص ۵۴۶، ش ۱۰۳۳، و نيز براى ملاحظه ساير كلمات رجاليان درباره وى، ر. ك: فهرست شيخ طوسى، ص۴۱۲، ش ۶۲۵؛ ضعفاء ابن غضائرى (مجمع الرجال، ج ۵، ص ۲۶۴).

4.كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۲، ص۹۰، ذيل ح ۱۸۱۷.

5.فهرست شيخ طوسى، ص ۱۷۴، ش ۲۶۹، و ص ۲۰۱، ش ۲۹۹ و ۳۰۰.

6.رجال نجاشى، ص ۸۰، ص ۱۹۲.

7.رجال ابن غضائرى، ص ۴۰، ش ۱۱ (مجمع الرجال، ج ۱، ص ۱۴۹).

8.رجال نجاشى، ص ۲۳۴، ش ۶۲۱.

9.رجال نجاشى، ص ۲۱۷، ش ۵۶۶.

10.ضعفاء ابن غضائرى، ص ۷۶، ش ۸۷ (مجمع الرجال، ج ۴ ص ۲۵).

11.رجال نجاشى، ص ۲۵۱، ش ۶۶۰.

12.رجال كشى، ص ۴۵۲، ش ۸۵۱، نيز ر. ك: ضعفاء ابن غضائرى، ص ۷۷، ش ۸۸ (مجمع الرجال، ج ۴، ص ۱۷۶).

13.رجال نجاشى، ص ۳۶۵، ش ۹۸۷ و نيز ص ۱۸۲، ش ۴۸۲.

14.رجال كشى، ص ۳۷۵، ش ۷۰۴؛ رجال نجاشى، ص ۱۸۲، ش ۴۸۲ ؛ ابن غضائرى، ص ۶۷ (مجمع الرجال، ج ۳ ص ۱۶۵).

صفحه از 346