کارکرد ادات ربطی در انسجام بخشی به خطبه های نهج البلاغه
سال
اول / شماره پیاپی
3 /
صفحه
33-54
چکیده :
انسجام به عنوان یک اصطلاح زبان شناسی متن توسط «هالیدی» و «حسن» در سال 1976 مطــرح شــد بدین صورت که یک متن جهت برخورداری از انسجام نیازمند عناصری است که در مجموع عناصر انسجامی یا اداوت انسجام نام دارند و از نظر آن دو شامل ارجاع، حذف، جایگزینی، انسجام واژگانی و ادوات ربطی است.
ادوات ربطی یا پیوندی به مجموعه عناصر زبانی اطلاق می شود که باعث پیوستـــگی و اتصــال واژگان و به خصوص جملات می گردد و شامل زیرمجموعه های افزایشی، نقیضی، زمانی و سببی است. تصور متنی بدون ادوات ربطی تقریباً ناممکن است. نهج البلاغه نیز به عنوان یک متن دینی ـ ادبی از این عناصر بهره برده است و کارکرد عوامل ربطی در آن مبتنی بر سبک و شیوه ی خاصی است در مقاله پیش رو با روش توصیفی و آماری به بررسی بسامد و کارکرد ادوات ربطی در 30 خطبه بلند نهج البلاغه پرداخته می شود تا با توجه به حجم بالای داده ی تحقیق، تصویر و سبک شناسی قابل اتکایی از کارکرد این ادوات در کل نهج البلاغه به دست آید.
از جمله نتایج مهم تحقیق، اثبات بسامد بالای ادوات ربطی در خطبه های نهج البلاغه به ویژه عامل افزایشی و بسامد اندک عامل نقیضی همچنین نوع کارکرد این ادوات که مبتنی بر برد کوتاه و برد بلند این ادوات و نقش متنوع آن در انسجام بخشی به خطبه های نهج البلاغه است.
کلیدواژههای مقاله :نهج البلاغه؛ خطبه؛ انسجام و ادوات ربطی