مجرمین یقه سفید از دیدگاه جرم شناسی و نهجالبلاغه
سال
اول / شماره پیاپی
3 /
صفحه
55-66
چکیده :
در اواسط قرن بیستم میلادی، اصطلاحی تحت عنوان جرم یقه سفیدی مطرح گردید و پژوهشهای متعددی در این رابطه انجام شد. از دیدگاه جرم شناسی، بزهکاران یقه سفید از یک سو، به دلیل تعلق به طبقات مهم سیاسی یا اجتماعی از توان و موقعیت بالایی برای بزهکاری برخوردار بوده و از سوی دیگر، میزان سازگاری آنان با جامعه نیز بالا است و همین امر باعث می گردد که کمتر در معرض تعقیب کیفری قرار گیرند. به عبارت دیگر، تبحر و مهارت بالایی که این دسته از بزهکاران واجد آن هستند باعث می شود که به سهولت بتوانند ضمن انجام رفتار مجرمانه، آن را از دید عموم مخفی نگاه دارند. این در حالی است که حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) قرنها قبل از این که موضوع جرم یقه سفیدی در قلمرو جرم شناسی مورد توجه قرار گیرد، در بیانات خویش به صراحت، وجود چنین بزه کارانی را مورد اشاره قرار داده و در زمان امامت خویش با آن به مقابله برخاستهاند. بدین معنا که با برشمردن ویـژگـی هایی عیناً مانند ویژگی های بزهکاران یقه سفید، نسبت به برخی از افرادی که در زمان آن حضرت دارای مناصب بالای اجتماعی بودند به وجود بزهکارانی اشاره می فرمایند که مانند بزهکاران یقه سفید عصر حاضر با چهره ی حق به جانب و ریاکارانه مبادرت به چپاول اموال بیت المال می کردند.
کلیدواژههای مقاله :نهج البلاغه؛ یقه سفید؛ بزهکار؛ جرم و جرم شناسی