8. نقد نظر شيخ بهايى
بسيارى از بزرگان، اين نظر را نپذيرفته اند، و مى توان گفت شيخ در اين رأى تنها و منفرد است. برخى دلايل ردّ اين قول چنين است.
الف. نهايت چيزى كه مطالب شيخ افاده مى كند، نزديكى زمان كلينى با برمكى است، و اين معنا، اثبات روايت او را از برمكى نمى كند.
ب. كسى از بزرگان، برمكى را از مشايخ كلينى، ذكر نكرده است.
ج. با توجه به تضعيف ابن غضائرى، توثيق برمكى اشكال دارد، لذا ادعاى اجماع بر تصحيح روايات محمّد بن اسماعيل با تطبيق اين عنوان بر برمكى، سازگار نيست، و اساس استدلال شيخ، خدشه دار ميشود.
د. نجّاشى ذكر مى كند كه محمّد بن اسماعيل برمكى، از عبداللّه بن داهر، و او از امام صادق عليه السلام نقل مى كند. پس چگونه ممكن است او واسطه بين كلينى و فضل بن شاذان باشد؟!
ه . در ترجمه يونس بن عبدالرحمان آمده است كه برمكى از عبدالعزيز بن مهتدى، نقل مى كند كه از اصحاب امام رضا عليه السلام است. بنابراين كلينى نمى تواند از او نقل كند.
و. محمّد بن جعفر بن عون اسدى، جزء عده بين كلينى و سهل بن زياد است، و اين اسدى از برمكى نقل دارد. لذا نقل كلينى، بدون واسطه از برمكى، بعيد است. ۱ اگر چه ممكن است برخى از اين مؤيدات، قابل خدشه باشد، ولى مجموع آنها، نقد نظر شيخ بهايى است.
1.تنقيح المقال، ج ۳، ص ۹۷.