زمينه‏هاى تاريخى كتاب كافى با تكيه بر جنبه‏هاى كلامى - صفحه 31

در حوزه كلام، ۱ فلسفه، ۲ تاريخ، ۳ فقه، ۴ و ... نيز در اين قرن صورت گرفته است. اين در حالى است كه شيعيان در حوزه حديث تا قبل از كافى، افزون بربخشى از اصول چهار صدگانه (اربعمائه) كه نوعى نوشته هاى ابتدايى نزديك به صحيفه هاى اهل سنت در قرن اول بوده و فاقد نظم و منظق متداول در گونه هاى مختلف تدوين حديثى است، ۵ مجموعه محدودى از تدوين هاى حديثى را در اختيار داشتند كه قابل مقايسه با جوامع حديثى اهل سنت در آن زمان نبود.
كلينى در مقدمه ارزش هاى كه بر كتاب كافى خود نگاشته به خوبى از فضاى تاريخى عصر خود و ارتباط آن با انگيزه هاى وى در تدوين كتاب پرده برداشته است. وى ابتدا از يكى از دوستانش كه هويتش براى ما روشن نيست ياد مى كند كه از روزگار خود چنين گلايه دارد: «جهل و نادانى بر مردمان چيره شده و آنان به راه هايى چون استحسان روى آورده و در عين حال كه به شكلى افراطى در مهم ترين مسائل تنها به عقل خويش بسنده نموده، كوركورانه به تقليد از گذشتگان مشغول اند و به اين صورت، ترس از آن مى رود كه سرچشمه هاى دانش به نابودى گرايد». سپس كلينى در پاسخ اين اظهار گلايه، مردمان را بر دو دسته نموده، دستورهاى خداوند را خطاب به انسان هاى مكلف دانسته و عدم آن را به معناى بطلان شريعت ها و كتاب هاى آسمانى كه ديدگاه طبيعت پرستان است مى شمرد. بدين ترتيب، خداوند بنا به حكمت و عدالتش به بيان دستوراتش پرداخته و پيمان هايش را بر بندگانش عرضه نموده و از آنان خواست كه براى دريافت اين دستورات از «اهل ذكر» پرسش نمايند و براى فهم آن به تفقه در دين بپردازند. بنابراين، هيچ دانشى ضرورى تر از دانش دين نبوده و هيچ خطرى بالاترى از عمل به گمان هاى بى اساس در اين قلمرو نيست. پس هر كس كه

1.براى نمونه ر.ك: آثار جاحظ معتزلى (د ۲۵۵ق) و ابو الحسن اشعرى.

2.براى نمونه ر.ك: رساله كندى به معتصم عباسى درباره فلسفه اولى.

3.براى نمونه ر.ك: تاريخ طبرى.

4.شافعى در پايان قرن دو با نگارش «الرساله» دانش اصول را بنيان نهاد و كتاب الام وى نيز از نخستين كتاب هاى فقهى جامع به شمار مى رود. اين جريان در قرن بعد با شدت بيشترى دنبال شد.

5.براى آگاهى بيشتر درباره اصول اربعمائه ر.ك: تهرانى، الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج ۲، ص ۱۲۵ ـ ۱۳۵.

صفحه از 46