زمينه‏هاى تاريخى كتاب كافى با تكيه بر جنبه‏هاى كلامى - صفحه 39

غيبت امام و در دست رس نبودن امامان قبلى و نيز پيدايش فرقه ها و ديدگاه هاى گوناگون بين شيعيان، سرگردان و حيران بودند. او براى تحقق اين هدف با تعيين سرفصل هايى مشترك، به نقل حديث از شخصيت هاى گوناگون كه گاه در زمان حيات خود درگيرى هايى با هم داشتند پرداخته و از نقل احاديث شبهه برانگيز اين راويان پرهيز كرده است. نمونه شاخص اين عمل كلينى را مى توان در جمع روايات هشامين مشاهده نمود. ۱ هم چنين نقل روايات مقبول نزد عموم شيعيان از شخصيت هايى جنجال برانگيز، مانند ابن ابى يعفور ۲ و فضل بن شاذان نيشابورى ۳ در همين راستا قابل تفسير است. در همين باب كلينى با قرار دادن فيلترى اعتقادى، تمام سعى خود را براى دفاع از شخصيت هايى چون هشام بن حكم كه در بين فرقه ها و مذاهب ديگر نيز حضور داشته و اتهام هاى گوناگونى از قبيل تجسيم و تشبيه به او نسبت داده است، مبذول داشته است. ۴
در واقع او براى نخستين بار پايگاه نيرومندى از درون جبهه اهل حديث عليه جريان هاى اهل جبر و تشبيه و تجسيم بنيان گذارده و بدين وسيله، پايگاه مشتركى با اصحاب كلام بر ضد طيفى از اصحاب حديث تأسيس مى نمايد. ۵ تلاش وى براى حذف برخى روايات شبهه برانگيز تا جايى استمرار يافته كه گاه روايات نسبتا مسلم

1.براى اطلاع از درگيرى هاى كلامى اين دو صحابى و پيروانشان مى توان به برخى گزارش ها مبنى بر وجود تأليفاتى در اين باره مراجعه نمود و از جمله «كتاب ما بين هشام بن حكم و هشام بن سالم» از ابو العباس حميرى از مشايخ قم كه نجاشى از آن ياد كرده است. متأسفانه هيچ يك از اين نمونه منابع به دست ما نرسيده و لذا جز از طريق مقايسه روايات آن دو و نقل قول هاى موجود در منابع فرقه ها و مذهب ها نمى توان به نقاط تفصيلى اختلاف آن دو پى برد.

2.درباره اين شخصيت و درگيرى هاى پيرامون وى ر.ك: مدرسى طباطبايى، همان، ص ۴۳-۴۴.

3.درباره اين شخصيت به مقدمه محدث ارموى بر كتاب الايضاح مراجعه كنيد.

4.براى مشاهده نمونه اى از بازتاب بيرونى شخصيت هشام، به نقل قول هاى متعدد ابن قتيبه از وى در تأويل مختلف الحديث مراجعه كنيد. سيد مرتضى در كتاب الشافى در ادامه روند كلينى به دفاع از هر دو شخصيت و جمع ميان آن دو پرداخته است.

5.درباره ميزان نفوذ انديشه هاى جبرى و تشبيه و تجسيم ر.ك: سيدمرتضى، رسائل، ج ۳، ص ۳۱۰.

صفحه از 46