روش فهم حديث در شرح اُصول الكافى ملّاصالح مازندرانى - صفحه 123

عمدتا مشتمل بر احاديث اخلاقى و اعتقادى الكافى است ـ ملاك و مبناى اعتبار احاديث را متن آنها دانسته است كه سند، به تنهايى، نه مايه اعتبار بخشى آن است و نه آن را از اعتبار ساقط مى كند:
اين حديث، هر چند به جهت سند ضعيف است، اما صحيح المضمون است و حديث بعدى نيز، به رغم ضعف آن، به جهت ارسال چنين است؛ چرا كه اعتماد به آن به خاطر برهان عقلى است و در بسيارى از احاديث مربوط به اصول معارف و مسائل توحيد چنين است. ۱
شارح در جاى ديگرى مى گويد:
ضعف خبر، به لحاظ سند، به صحت مضمون آن ضرر نمى رساند؛ چون مشتمل بر علوم عقلى و حكم برهانى و آثار الهى و دلايل وحدانى و شواهد ربوبى و مواعظ لقمانى است كه مناهج ايمان و معارج عرفان است. ۲
اما از آنجا كه سند، در اين حوزه هاى روايى، نقش مؤيد را در قوت متن ايفا مى كند، شارح در بررسى روايات اصول الكافى به بررسى سند هم پرداخته است و گاه نكاتى را درباره آن بازگو مى كند؛ چنان كه جهت اثبات سند، به نسخه هاى مختلف مراجعه كرده است:
نسخ در اينجا مختلف هستند. در بعضى به همين صورت آمده است و در برخى «ابوعبداللّه الاشعرى عن بعض اصحابنا رفعه»... و در بعضى «ابوعبداللّه الاشعرى رفعه»، و در برخى «ابوعلى الاشعرى رفعه» آمده است. ۳
شارح از توجه به نسخه هاى ديگر براى رد برخى اقوال درباره سند نيز سود جسته است ۴ و گاه، آنجا كه پس از بررسى نسخه هاى ديگر هم چنان گره موجود را لاينحل مى بيند، احتمال سهو ناسخين را مطرح كرده است. ۵ او از ضبط اسامى رجال سند ۶ و پديده اشتراك اسامى و تأثير مهم آن در داورى نهايى درباره سند هم غافل نيست. ۷

1.شرح اُصول الكافى، ج۱، ص۱۰.

2.همان، ج۲، ص۱۰۷.

3.همان، ج۱، ص۹۲.

4.همان، ج۱، ص۶۲ .

5.همان، ج۲، ص۳.

6.همان، ج۲، ص۱۳۱.

7.همان، ج۳، ص۱۵۸.

صفحه از 146