روش فهم حديث در شرح اُصول الكافى ملّاصالح مازندرانى - صفحه 134

حق آسود و سيد الوصيين حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام ، همگام و همراه هميشگى رسول خدا صلى الله عليه و آله ـ كه در دامان رسالت و زلال وحى باليدن گرفته بود ـ در تبيين كلام الهى و حفظ سنت رسول صلى الله عليه و آله و حركت بر وفق آن تلاش نمود و هماره مردم را امر به پرسش مى فرمود كه: «سلونى قبل أن تفقدونى». ۱
بدين سان، بار امانت الهى بعد از حضرتش، به امام حسن عليه السلام و بعد، به امام حسين عليه السلام و نُه فرزند از نسل او سپرده شد كه هر يك، در سايه حجت قبلى، تعليم ديده، بر خط او سير كرد و در سايه مقتضيات زمان به عرضه معارفى از دين ـ كه در كتاب وحى مكتوب بود ـ پرداخت و بر اين اصل ـ كه اسلام پاسخگوى نياز بشر در طول دوران است ـ پاى فشرد.
از اين رو، گستره سنت از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تا امام زمان ـ عجل اللّه تعالى فرجه الشريف ـ گستره اى طولى است و مى توانيم آنچه را كه از ائمه معصوم عليهم السلام مى شنويم، بر گفتار رسول صلى الله عليه و آله اطلاق كنيم؛ بدون آن كه نسخ يا تشريع اتفاق افتاده باشد و ايشان خود، به اين امر گواهى داده اند. علاوه بر اين، همان طور كه در باب آيات قرآنى قاعده «إنّ بعضه يفسّر بعضا» صادق است، در باب سنت نيز اين گفته و قاعده صادق است و شارح نيز به اين نكته اشاره اى دارد. ۲ البته با توجه به فراز و نشيب هايى كه حديث سپرى كرده است و حوادثى كه از سر گذرانده است، ضرورت نگاه جامع به احاديث افزون مى شود تا ما در تعامل و برخورد با هر حديث، فهم و برداشت خود را به آن محدود نكنيم.
به كارگيرى اين شيوه و توجه به آن، از ديرباز و از اوان تأليف جوامع كهن حديثى مد نظر بوده است و محدثان شيعه بر اين روش، يعنى گردآورى تا سر حد امكان احاديث يك موضوع براى شرح و تبيين و نتيجه گيرى، اصرار داشته اند. توجه به اين شيوه در شرح ملّا صالح نمود چشمگيرى دارد؛ به حدى كه مى توان آن را از شاخصه هاى برجسته اين شرح دانست. البته اين كه اين جمع آورى تا چه حدى با توفيق همراه شود، معلول عوامل مختلفى است.

1.الغدير، ج۱، ص۳۰.

2.شرح اصول الكافى، ج۱، ص۶۱ .

صفحه از 146