روش فهم حديث در شرح اُصول الكافى ملّاصالح مازندرانى - صفحه 142

شارح، به تاريخ و اهميت آن در فهم روايات توجه لازم را مبذول داشته است. او به مناسبت بررسى از معناى زهد، به بررسى احوال انبياى الهى در اين زمينه به اختصار و اشاره مى پردازد؛ چرا كه معتقد است ثمره مطالعه تاريخ زهد است. ۱ و در بررسى از معناى دعا و ضرورت آن، آداب انبياى مرسلين و حكايات نقل شده از ايشان را در اهتمام به آن مؤيد مى آورد. ۲ و در جاى ديگر مى گويد:
پس به زندگى انبيا و اوصيا و اوليا و صلحاى پيشين نگاه كن و قطعا اخبار پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز به تو رسيده است كه قوتش جو بود و از آن سير نمى شد و حلوايش خرما بود و لباسش خشن و هيزمش شاخه خرما بن بود. ۳
شارح معناى جيفة را در عبارت «و طعامها الجيفة» بنا بر يك احتمال، همان حيوان غير مذكىّ مى داند كه در جاهليت آن را مى خوردند و قرآن حرام نمود. ۴ يا در تأييد اين معنا كه دورى كردن از اهل هوى و بدعت تا زمانى كه توبه نكرده و به حق باز نگشته اند، لازم است، به ماجراى كعب بن مالك و اصحاب او اشاره مى كند كه از غزوه تبوك تخلف كردند و رسول خدا صلى الله عليه و آله امر به دورى و فاصله گرفتن از ايشان به مدت پنجاه روز كردند. ۵
از آنجا كه تجربه، در اثر گذر زمان و تكرار حاصل مى شود، به نظر رسيد يك نمونه از مواردى را كه شارح، با تكيه بر تجربه، تأييد و تبيين كرده است، در ادامه بحث از توجه به تاريخ آورده شود. ملّا صالح در شرح «و لا أكملتك إلا فيمن اُحبّ» از حديث اول كتاب عقل و جهل، مى گويد:
اما براى كسب بنده در آن (عقل) نيز مدخلى است...و تجربه نيز گواه بر اين موضوع است؛ چون كسى كه در سايه دانش اندوزى و طهارت نفس و صرف نيروى علمى و عملى در تحصيل علوم و اعمال و اخلاق مرضيه رشد كند، نور عقل و روشنى جان او افزون شود ... . ۶

1.شرح اُصول كافى، ج۱، ص۲۲۸.

2.همان، ج۱، ص۲۸۰.

3.همان، ج۱، ص۲۲۴.

4.همان، ج۲، ص۲۹۳.

5.همان، ج۱، ص۲۴۳.

6.همان، ج۱، ص۷۱.

صفحه از 146