روش فهم حديث در شرح اُصول الكافى ملّاصالح مازندرانى - صفحه 145

اين تمثيل افاده آن مى كند كه حكمت از آثار تواضع است و اين منافى است با آنچه كه ماقبل اين گفته شد. سپس به آن پاسخ مى دهد. ۱

نتيجه

شرح و فهم حديث در شرح ملّا صالح مازندرانى بر شيوه اى علمى بنا نهاده شده است و سير منطقى نيكو دارد. شارح به جايگاه سند و متن در شرح احاديث توجه دارد. او در اين احاديث ـ كه غالبا اعتقادى و اخلاقى است ـ متن را ملاك و محور اعتبار مى داند كه سند، شاهدى بر تقويت آن است. پس آنچه از ابزار در اختيار دارد، براى فهم متن به كار مى برد. او بر اثبات متن تأكيد مى ورزد تا از فهم نخستين ـ كه در سايه ادبيات عرب حاصل مى شود ـ اطمينان يابد. شرح او مشحون از نكات ادبى است و شارح، در مواضع عديده اى، به بيان كيفيت ضبط واژگان و شرح آنها از مصادر معتبر و گاه بيان ترجمه فارسى پرداخته است و در هنگام بررسى معناى برخى كلمات، مبدأ اشتقاق آن را مى گويد. او از بررسى تركيبات ادبى، اعم از تحليل هاى نحوى و بلاغى فروگذارى نكرده است و براى پرهيز از كج فهمى به قرينه ها توجه دارد. آيات قرآن تكيه گاهى براى او در فهم حديث است و نگاه جامع به احاديث و گردآورى آنها از شاخصه هاى مهم شرح اوست.
او هنرمندانه روايات را حول يك موضوع گرد مى آورد و با هم پيوند مى دهد و در سايه آن، به تأييد، تبيين، توسيع، تضييق و تأويل مفهوم حديث اقدام مى كند.
عقل، مستند ديگر او در فهم است. تلاش وافر او در تبيين غوامض، حاكى از ديد عالمانه او به جايگاه شرح حديث است. شارح براى پرهيز از رد آنچه كه احتمال صحت آن مى رود، به طرح احتمالاًت گوناگون در هنگام فهم مى پردازد و از قول قطعى و حكم نهايى دادن، اجتناب دارد. از طرف ديگر، اين برشمارى احتمالاًت متعدد، به خوبى از آگاهى هاى گسترده و ذهن فعال و انديشه پوياى او پرده برمى دارد.

1.همان، ج۲، ص۷۸.

صفحه از 146