عقل از ديدگاه ملا صالح مازندرانى - صفحه 148

به كارگيرى آن و بهره هاى به دست آمده از آموزه هاى عقل و جستارهايى ديگر از اين دست، سخن گفته اند، براى استوارسازى اين سخن بسنده است.
يكى از نگاشته هاى كهن دانشوران شيعه و از گران سنگ ترين اثرها، كتاب الكافى است. نويسنده دانشمند اين كتاب، شيخ ابو جعفر محمّد بن يعقوب كلينى (م 328 / 329) نگاشته خويش را با «كتاب العقل و الجهل» آغازيده است و اين، جز جايگاه بلند عقل، نشان دهنده تيزبينى و زمان شناسى نويسنده نيز هست. وى خود در پيش گفتار الكافى، در سخنى گزيده امّا بسيار نغز، چرايى آغاز با احاديث عقل را اين گونه بر مى نمايد:
إذ كان العقل هو القطب الذى عليه المدار و به يحتجّ، و له الثواب و عليه العقاب.
زيرا عقل، همان محورى است كه گردش امور، پيرامون آن است و بدان بر آفريدگان احتجاج مى كنند و پاداش را به آن مى دهند و كيفر نيز بابت عقل است.
بر پايه آنچه وى نوشته است، عقل، محور انديشه اسلامى است كه در شناخت و ارزيابى همه مفاهيم دينى، جايگاهى بنيادين دارد و همين جايگاه است كه به هر كس، بسته به اندازه بهره گيرى از آن، مرتبتى ويژه مى بخشد. يكى از ارزشمندترين شرح هايى كه بر كتاب الكافى نگاشته اند، شرح ملا صالح مازندرانى (م 1081 ق) از دانشوران روزگار صفويه است. وى از آن رو كه در دانش هاى گوناگون روزگار خود، چيره دست بوده، از زوايايى گوناگون، احاديث را بررسى كرده است. يكى از اين زوايا كه در شرح وى برجستگى ويژه دارد، نگاه حكمى ـ فلسفى وى در شرح احاديث است. اين نگاه فلسفى، بويژه در شرح احاديث «كتاب العقل و الجهل»، بسيار برجسته مى نمايد.
در اين نوشتار، به دنبال آنيم كه به برخى پرسش ها درباره چگونگى برخورد وى با جُستار عقل و موضوعات مرتبط با آن، به پرسش هايى از اين دست پاسخ دهيم:
ـ وى عقل را چگونه مى شناساند؟
ـ تعريف وى، بر چه پايه هايى استوار است؟

صفحه از 176