عقل از ديدگاه ملا صالح مازندرانى - صفحه 155

وى همه آنچه را كه حكيمان و فيلسوفان درباره عقل گفته اند، پذيرفته است. پيش از اين آورديم كه وى در مواردى، برخى از ديدگاه هاى فيلسوفان را در باره عقل، از هيچ رو نپذيرفته است. براى نمونه، وى اعتقاد به عقول عشره، صادر اوّل، و قاعده «الواحد لا يصدر عنه إلاّ الواحد» را ناروا مى داند و از اين پندارها، اين گونه ياد كرده است:
[اين پندارها] بيهوده سخنانى است كه جاى يادكرد آن، در اين شرح نيست و قائلان به آنها برهانى بر اين پندارها ندارند.
وى در جايى ديگر، پس از يادكرد تحليل فلاسفه مشّاء در باره كيفيت خلق، كه از صادر اوّل آغاز مى شود و با آفرينش عقول نه گانه و افلاك و... ادامه مى يابد، چنين مى نگارد:
راست، آن است كه اين پندارها همگى باطل و نارواست و تنها وجود ازلى، قديم است و اوست كه عقل ها و اجسام و جواهر و اعراض و لوازم آنها را با اختيار خود، پديد آورده است و همه اينها به قدرت او منسوب است. اوست كه خالق همه چيز است و خدايى جز او نيست كه او واحد و قهّار است.
بر پايه همه آنچه گذشت، شارح، برخى از ديدگاه هاى فيلسوفان درباره عقل را پذيرفته و برخى ديگر را به كنار نهاده است. تعريف هايى كه وى از عقل ارائه مى كند چنان كه خوانديم ، در كلّيت خود، تعريف هايى فلسفى اند. براى نمونه، تعريف و ويژگى هايى كه وى براى جوهرِ مفارق از مادّه آورده است، با تعريفى كه حكيمان و فيلسوفان از عقل اوّل يا همان صادر اوّل به دست مى دهند، ۱ بسى نزديك است؛ جز آن كه شارح از يادكرد عقل اوّل يا صادر اوّل، تن زده است.

1.به باور فيلسوفان، «صادر اوّل» نخستين و تنها موجودى است كه بر پايه قاعده «الواحد لا يصدر عنه إلا الواحد» مستقيماً از ذات حق تعالى وجود يافته است. صادر اوّل، عقل است كه حكيمان آن را اشرف ممكنات مى شمارند و از آن رو كه اشرف موجوداتِ آفريده شده است، علّت پيدايش و واسطه ايجاد موجودات پس از خود نيز هست (نهاية الحكمة، ص ۳۸۱). اين عقل، نه در ذات خود و نه در فعل خود، به بدن احتياج ندارد (شرح الأسماء الحسنى، ج ۱، ص ۲۵۲ و ۴۸۲). براى آگاهى بيشتر، ر.ك : دايرة المعارف تشيّع، ج ۱۰ ص ۲۴۶ (مدخل «صادر اوّل» به قلم حسن بيد عرب و منابع ياد شده در آن).

صفحه از 176