مفهوم عقل از ديدگاه دو شارح اصول كافى - صفحه 179

وجودى اند، نه اين كه «جهل»، «عدم العقل» باشد. ۱
ابوالبقاء، برخى از نام هاى عقل را بر شمرده، مى گويد:
عقل را «لُبّ» گويند؛ زيرا منتخب پروردگار و برگزيده اوست؛ و «حِجى» گويند؛ زيرا به كمك عقل، انسان مى تواند به «حجّت» برسد و بر تمام معانى دست يازد؛ و «حِجْر» گويند؛ زيرا عقل از انجام نافرمانى ها نهى مى كند؛ و «نُهى» گويند؛ به خاطر اين كه زيركى و شناخت و رأى، به عقل منتهى مى شود. و عقل بالاترين خوبى است كه به بنده عطا مى شود و او را به نيكبختى دنيا و آخرت مى رساند. ۲

معناى اصطلاحى

معانى اصطلاحى عقل متعدد است و عالمان مسلمان هريك با توجه به گرايش هاى فكرى خود، يك يا چند معنا را براى آن بيان كرده اند. ۳

معناى عقل از ديدگاه ملّا صدرا

معانى عقل از منظر ملّا صدرا در موارد متعددى از آثار وى يافت مى شود. ۴ اين

1.شرح اُصول الكافى، محمد بن ابراهيم صدرالدين الشيرازى، ج ۱، ص ۲۲۱، س ۱۶.

2.الكليات، أبوالبقاء أيوب بن موسى الحسينى الكفوى، ص ۶۱۹.

3.النجاة فى المنطق و الإلهيّات، أبوعلى الحسين بن عبداللّه ابن سينا، ج ۲، ص ۱۲ ـ ۱۳؛ الاشارات و التنبيهات، أبوعلى الحسين بن عبداللّه ابن سينا، ج ۲، ص ۳۵۲؛ التحصيل، بهمنياربن المرزبان، ص ۷۸۹؛ مقاصد الفلاسفة، محمد الغزالى، ص ۳۵۹؛ شروح الشمسية، قطب الدين محمود بن محمد الرازى، ص ۱۶۸؛ التعريفات جرجانى، ص ۱۵۱ ـ ۱۵۲؛ المبدأ و المعاد، محمد بن ابراهيم صدرالدين الشيرازى، ص ۳۵۸؛ الكليات، ابوالبقا، ص ۶۱۷ ـ ۶۲۰ و ۶۷؛ التوقيف على مهمّات التعاريف، محمد عبدالرؤوف المناوى، ص ۵۲۱ (العقل)؛ الشافى، محمد محسن الفيض الكاشانى، ص ۸؛ الحدائق الناضرة، يوسف البحرانى، ج ۱، ص ۱۳۱؛ جامع السعادات، محمد مهدى النراقى، ج ۱، ص ۵۷؛ شرح المنظومة، ملا هادى سبزوارى، ج ۱، ص ۱۶۷ ـ ۱۷۰؛ فرهنگ معارف اسلامى، سيد جعفر سجادى، ج ۲، ص ۱۲۶۹ ـ ۱۲۹۳؛ لغتنامه، على اكبر دهخدا، ص ۱۴۱۱۲؛ المعجم الفلسفى، جميل صليبا، ج ۲، ص ۸۴ (العقل)؛ ترجمه و تفسير نهج البلاغه، محمدتقى جعفرى، ج ۸، ص ۲۰۹ و ج ۱۱، ص ۲۹۱ و ج ۴، ص ۲۲۳؛ شرح اُصول الكافى، ملّاصدرا، ص ۳۰ ـ ۳۷؛ دائرة المعارف الشيعية العامّة، محمدحسين الأعلمى الحائرى، ج ۱۳، ص ۴۹ ـ ۶۱.

4.ر.ك: الاسفار الاربعة، ج ۳، ص ۴۱۸ ـ ۴۲۷ و ص ۵۱۳ ـ ۵۱۴؛ الشواهد الربوبية، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۸، «خلاصه ديدگاه ملّا صدرا درباره معانى عقل».

صفحه از 200