مفهوم عقل از ديدگاه دو شارح اصول كافى - صفحه 199

متن و ترجمه اين حديث در صفحات قبل (قسمت الف معناى اول) گذشت.
خلاصه حديث اين است كه حضرت آدم عليه السلام مخيّر مى شود كه يكى از عقل، حيأ و دين را برگزيند. آن حضرت عقل را اختيار مى كند. جبرئيل به حيا و دين دستور مى دهد كه آدم را با عقل واگذارند؛ اما آنها مى گويند: «ما مأموريم كه هر جا عقل باشد، همراهش باشيم.» ۱

معناى چهارم

معناى چهارم، مراتب استعداد نفس و قرب و بُعد آن نسبت به تحصيل نظريات است كه داراى چهار مرتبه عقل هيولانى، عقل بالملكه، عقل بالفعل و عقل مستفاد مى باشد. علّامه هيچ يك از روايات «كتاب العقل و الجهل» را به طور مستقل بر معناى چهارم حمل نكرده است؛ گرچه برخى از روايات را بنابر بعضى از احتمالاًت بر معناى چهارم حمل نموده است. ۲

معناى پنجم

معناى پنجم، نفس ناطقه انسان است كه او را از بقيه چهارپايان جدا مى كند. ايشان معناى پنجم را نيز به طور خاص بر هيچ كدام از روايات حمل نكرده است. البته در برخى از موارد، امكان حمل آن را مطرح ساخته است. ۳

معناى ششم

معناى ششم، عقل مجرد قديمى است كه هيچ تعلقى در ذات و فعلش به مادّه ندارد. علّامه هيچ يك از روايات را قاطعانه بر معناى ششم حمل نكرده است؛ گرچه احتمال آن را درباره پاره اى از روايات طرح كرده است. ۴
از مقايسه اجمالى ديدگاه هاى ملّا صدرا و علّامه مجلسى درباره مفهوم عقل و حمل آن بر احاديث، چنين به نظر مى آيد كه گرچه نگرش هاى اين دو محقّق داراى نقاط اشتراك فراوانى است، اختلاف نظرهاى آنها را نيز نبايد از نظر دور داشت.

1.اصول كافى، ج ۱، ص ۱۱، ح ۲.

2.همان، ج ۱، ص ۲۷، ۳۳ و ۶۵.

3.همان، ص ۲۸، ۳۳ و ۶۵.

4.همان، ص ۲۹، ۳۳ و ۶۵.

صفحه از 200