يك مناظره علمى در پاسخ علامه قاضى خضرى - صفحه 276

كه اهل بيت طرفدار جدى نقل و كتابت حديث ولى خلفا و عده اى از صحابه به پيروى از آنان از نقل و كتابت حديث ممانعت و جلوگيرى نمودند اين موضوع گر چه يك بحث گسترده و دامنه دار و يك موضوع اساسى و ريشه دارى است اما به تناسب حجم نامه و در محدوده همين پاسخ سير اين مسئله را در دوران خلفا و نتيجه آن را در كتاب هاى حديثى اهل سنت بررسى، آن گاه به پاسخ مشروح سؤال به صورت جمع بندى مطالب، نائل مى گرديم.

2. حديث در دوران ابوبكر

ذهبى در تذكرة الحفاظ مى گويد: پس از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله ابوبكر مردم را جمع نمود و گفت: شما از پيامبر اكرم حديث هايى نقل مى كنيد و گاهى در ميان شما اختلاف پديد مى آيد و اگر وضع بدين منوال بگذرد مسلمانان آينده به اختلاف شديدترى دچار خواهند گرديد، لذا پس از اين از پيامبر حديثى نقل نكنيد و اگر كسى مطلبى از شما سؤال نمود بگوييد ميان ما و شما همين قرآن بس، حلال آن را حلال و حرامش را حرام بدانيد. ۱
باز هم ذهبى از عايشه نقل مى كند: پدرم ابوبكر پانصد حديث از رسول خدا جمع كرده بود. يك شب ديدم در ميان رختخوابش ناراحت است؛ به طورى كه ناراحتى وى موجب نگرانى من گرديد. چون صبح شد، علت ناراحتى او را جويا شدم. در پاسخ گفت: دخترم آن احاديث را بياور. سپس همه آن احاديث را به وسيله آتش از بين برد و چنين گفت: مى ترسم بميرم و اين احاديث در پيش شما بماند و شايد در ميان آنها حديث هايى باشد كه من از افراد مورد اعتماد نقل كرده باشم ولى آنان در واقع افراد مورد اعتمادى نباشند و من مسؤول باشم. ۲

3. حديث در دوران عمر بن الخطاب

پس از گذشت دوران تقريبا دو ساله خلافت خليفه اول و شروع خلافت عمر بن خطاب و در طول ده سال خلافت وى، منع از نقل و كتابت حديث مرحله جدى ترى

1.تذكرة الحفاظ، ج ۱، ص ۳.

2.تذكرة الحفاظ، ج ۱، ص ۵.

صفحه از 310