يك مناظره علمى در پاسخ علامه قاضى خضرى - صفحه 282

بالاخره در تمام برنامه هاى زندگى از بزرگ تا كوچك خود را نيازمند به حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله مى ديدند و چون به دست آوردن اين همه برنامه از احاديث كم و محدود و از محدثين قابل اعتماد موجود امكان پذير نبود، جامعه اسلامى با يك خلأ بزرگ و با يك نياز شديد مواجه گرديد.
و در اين شرايط است كه عده اى فرصت طلب و قصه گو براى پر كردن اين خلأ و به نام راوى حديث در صحنه ظاهر گرديدند و مطالب فراوانى را كه از اسلام و حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله فاصله زيادى داشت به عنوان حديث در ميان جامعه منتشر نمودند و مسلمانان در اثر همان نياز شديد از اين مطالب استقبال و مانند حديث واقعى رسول خدا صلى الله عليه و آله با جان و دل پذيرا گرديدند و همين مطالب تدريجا به نام حديث صحيح به مجموعه هاى حديثى منتقل و براى هميشه در ميان مسلمانان تثبيت و تحكيم گرديد كه در اين ميان نقش حكام را كه بخشى از اين مطالب ارتباط مستقيم با حكومت آنان داشته نبايد ناديده گرفت و اگر آمارگيرى صحيح و مقايسه دقيق به عمل آيد، خواهيم ديد كه تعداد اين نوع حديث ها در صحاح ششگانه از كثرت قابل توجهى برخوردار است و در اين جا است كه قيافه اسلام دگرگون شده و تعاليم عاليه آن و حقايق آسمانيش كه از زبان رسول خدا صلى الله عليه و آله جارى گرديده است به مطالبى كه از افكار علماى يهود و نصارى ترشح نموده و از زبان داستان سرايان و افسانه گويان گرفته شده است مبدل مى گردد.

نمونه هايى از اين افسانه ها

چون بررسى عميق و گسترده در اين نوع حديث ها به وقت كافى نيازمند است، در اين فرصت و به تناسب اين نامه فقط چند نمونه از اين حديث ها را از نظر شريف مى گذرانيم:
1. هم بستر شدن حضرت سليمان با يكصد همسرش:
ابوهريره در حديث صحيح! از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل نموده است كه روزى حضرت سليمان گفت: من امشب با يكصد تن از همسرانم هم بستر خواهم شد كه هر يك از

صفحه از 310