يك مناظره علمى در پاسخ علامه قاضى خضرى - صفحه 288

احاديث حديث هايى وجود داشته باشد كه من فكر مى كنم از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيده ام ولى در واقع از كسان ديگر دريافت كرده باشم).
و اما در مورد ائمه هدى عليهم السلام ما كوچكترين ترديدى نداريم كه اگر روايتى از آنان نقل شده باشد كه سند آن صحيح و اتصال آن به يكى از آنها مسلم باشد اين حديث گفتار رسول خدا صلى الله عليه و آله است.
و خود ائمه عليهم السلام نيز اين موضوع را با صراحت كامل و عقيده راسخ اعلان نموده اند كه حديث ما حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله است.
نتيجه اين كه: اولاً نه تنها كلينى رحمه الله بلكه هيچ محدثى اعم از شيعه و اهل سنت حاضر نيست حديث عالى السندى را كه با پنج واسطه به رسول خدا صلى الله عليه و آله مى رسد ترك نموده و حديث نازل السندى را كه با ده واسطه به مروى عنه مى رسد نقل نمايد مگر با مرجحات قوى كه نزول سند را جبران كند و در مورد بحث چنين مرجحى وجود ندارد.
ثانيا به فرض انتخاب چنين روش و نقل حديث نازل با وجود حديث عالى هيچ محدثى حاضر نيست حديث مطمئن تر را كه به معصوم مى رسد ترك و حديث ديگرى را كه به غير معصوم مى رسد ولو مطمئن است نقل نمايد؛ بنابر اين مرحوم كلينى با انتخاب اين روش نزديك ترين و مطمئن ترين راه را در نيل به حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله اختيار نموده است و انتخاب اين روش براى هر محدث ديگر اعم از محدث شيعه و اهل سنت از نظر علمى ضرورى و اجتناب ناپذير مى باشد.

نكته قابل توجه!

ولى بايد به اين نكته توجه نمود كه اگر ما از محور سؤال شما كه منحصرا كتاب كافى است فراتر برويم و در مورد ساير جوامع حديثى و منابع تفسيرى شيعه بحث كنيم، پاسخ ما اين است كه در اين جوامع و منابع احاديث فراوان از طريق راويان اهل سنت و خصوصا عايشه و عبداللّه بن عمر و حتى خلفاى سه گانه با قلت حديث شان نقل گرديده است، زيرا شرايط و محدوديت احاديث كافى در آنها وجود نداشته است.

صفحه از 310