مى گويد: او كافى را به درخواست يكى از برادران مؤمن خود تأليف كرده، او نمى گويد اين شخص كه بوده و از چه طبقه اى به شمار مى رفته، اما پيداست كه يك شخصيت بزرگى بوده كه كلينى پيشنهاد او را قبول كرده و به اين كار بزرگ اقدام نموده است.
درباره كافى سخن بسيار گفته شده، فقهاء و محدثان شيعه از قديم تا عصر حاضر راجع به كافى مطالبى را اظهار داشته اند، و اهميت اين كتاب شريف را بيان نموده اند، ما در اينجا نخست سخن مؤلف را درباره كافى مى آوريم و بعد از آن به گفته هاى ديگران مى پردازيم، اينك گفته هاى كلينى قدس سره درباره تأليف كافى.

سخنان كلينى در مقدمه كافى

او بعد از حمد خدا و درود بر رسول صلى الله عليه و آله و اهل بيت آن حضرت عليهم السلام ، و بيان فضائل و مناقب و امامت آنها مى گويد: اى برادر من از شكايت شما در مورد جهالت و نادانى مردمان عصر ما مطالبى را دريافت كردم، آنچه را گفتى شنيدم و دانستم كه مردم كوشش مى كنند دنياى خود را آباد كنند و در اين مورد با هم كار مى كنند.
آنها از علم و اهل آن گريزان مى باشند و دنبال رزق و برق زندگى هستند، اكنون علم به طورى فراموش شده كه نزديك است از بين برود و ارتباط آن با گذشته قطع گردد، مردم خواسته اند جاهل بمانند و به جهل خود متكى باشند، و علم را با اهل آن ضايع سازند متابعت از جاهل و جهل موجب مى شود تا علم و اهل آن از بين بروند.
تو از من مى پرسى آيا سزاوار است كه مردم در جهل خود باقى باشند و بدون علم ديانت را بپذيرند؟ آنها وقتى كه متدين مى باشند و در زمره مسلمانان قرار دارند و به احكام و قوانين دين اعتراف مى كنند و اصول و فروع آن را قبول دارند، و در محيط دينى نشو و نما يافته اند، بايد حقايق را دريابند و علم و معروف حاصل نمايند.
مردم نبايد از پدران و اجداد خود تقليد كنند و نبايد به گذشتگان و بزرگان قوم خود اقتداء نمايند، مردم بايد دنبال علم بروند و كمال پيدا كنند، و حقايق را دريابند آنها نبايد در فهم مسائل و موضوعات دينى به عقل خود متكى باشند، هر چه را عقل