محمد بن يعقوب كلينى - صفحه 154

برگردد و آنها را از عواقب اعمالشان بيم دهد، در جاى ديگر فرموده: از اهل قرآن سؤال كنيد اگر چيزى نمى دانيد يعنى از كسانى كه علوم قرآن را فراگرفته اند و تفسير و تأويل آن را مى دانند بپرسيد.
اگر بنا بود افراد تندرست در جهل خود بمانند خداوند آنها را امر نمى كرد تا سؤال كنند و ديگر نيازى به بعثت پيامبران نبود و لزومى نداشت تا كتابى نازل گردد، آنها مانند چهارپايان و افراد ديوانه كه تكليفى ندارند زندگى مى كردند و بعد هم از دنيا مى رفتند، پس بنابراين بقاء ابناء بشر در دنيا بستگى به علم و تعليم و تعلم دارد.
بايد افراد تندرست كه اعضاء و جوارح آنها درست كار مى كند دنبال يك آموزگار و مربى بروند و در زندگى استاد معلم و راهنما داشته باشند، بايد كسانى باشند كه مردم را به نيكى ها امر كنند و از پليدى ها و بدى ها مردم را باز دارند، بايد مردم سالم همواره دنبال ادب بروند و كمال پيدا كنند و از دانايان سؤال نمايند و بر علم و معرفت خود بيفزايند.
اكنون شايسته ترين چيزى كه بايد عاقل آن را فرا گيرد و انسان زيرك و باهوش دنبال آن برود و افراد موفق كه بايد آن را دنبال نمايند، طلب علم دين و شناخت آنچه را كه خداوند از بندگان خود خواسته است، خداوند از بندگان خود مى خواهد او را يگانه بدانند و شرايع و احكام او را فراگيرند و امر و نهى او را انجام دهند و آداب و سنن را بياموزند.
اينك حجت بر مردم تمام شده و تكليف همه روشن گرديده، عمرها كوتاه و به تأخير انداختن كارها پذيرفته نيست، پروردگار از بندگان خود خواسته و با آنها شرط كرده كه او را عبادت كنند و همه واجبات را به كار گيرند و از روى علم و بصيرت اعمال را انجام دهند تا كارهاى آنها در نزد خداوند مورد رضايت قرار گيرد و سزاوار ثواب و پاداش گردد.
كسانى كه بدون علم و بينش كارى انجام دهند و ندانند چه مى كنند، و براى چه كسى كار مى نمايند در جهل و نادانى هستند، و به نتيجه اعمال و كردار خود واقف

صفحه از 178