وفات حضرت خدیجه سلامالله علیها
              
              
                رسول اللّه صلی الله علیه و آله:
                أَفضَلُ نِساءِ أَهلِ الجَنَّةِ أَربَعٌ: خَدِيجَةٌ بِنتُ خُوَيلِدٍ، وَفاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ، وَمَريَمُ بِنتُ عِمرانَ، وَآسِيَةُ بِنتُ مُزاحِمٍ امرَأَةُ فِرعَونَ.
                برترين زنان اهل بهشت، چهار نفرند: خديجه دُخت خُوَيلِد و فاطمه دُخت محمّد و مريم دُخت عمران و آسيه دخت مُزاحم، همسر فرعون.
                
                  الخصال: ص ۲۰۶ ح ۲۲
                
               
              
                امام على(ع):
                صَلَّيتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ(ص) كَذا وكَذا لا يُصَلّي مَعَهُ غَيري إلّا خَديجَةُ.
                با پيامبر خدا، چنين و چنان نماز گزاردم و جز خديجه، كس ديگرى همراه من با او نماز نگزارد.
                الاستيعاب: ج ۳ ص ۲۰۱ ح ۱۸۷۵.
               
              
                مالك بن حُوَيرِث:
                كانَ أوَّلُ مَن أسلَمَ مِنَ الرِّجالِ عَلِيّا، ومِن النِّساءِ خَديجَةَ.
                اوّلين كس از بين مردان كه اسلام آورد، على(ع) بود و از بين زنان، خديجه عليها السلام.
                المعجم الكبير: ج ۱۹ ص ۲۹۱ ح ۶۴۸
               
              
                امام باقر(ع):
                دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلى خَدِيجَةَ حِينَ ماتَ القاسِمُ ابنُها وَهِيَ تَبكِي، فَقالَ لَها: ما يُبكِيكِ؟ فَقالَت: دَرَّت دُرَيرَةٌ فَبَكَيتُ، فَقالَ: يا خَدِيجَةُ، أَما تَرضَيْنَ إِذا كانَ يَومُ القِيامَةِ أَن تَجِيئِي إِلى بابِ الجَنَّةِ وَهُو قائِمٌ، فَيَأخُذَ بِيَدِكِ فَيُدخِلَكِ الجَنَّةَ وَيُنزِلَكِ أَفضَلَها، وَذَلِكِ لِكُلِّ مُؤمِنٍ، إِنَّ اللَّهَ عز و جل أَحكَمُ وَأَكرَمُ أَن يَسلُبَ المُؤمِنَ ثَمَرَةَ فُؤادِهِ، ثُمَّ يُعَذِّبَهُ بَعدَها أَبَداً.
                چون قاسم پسر خديجه از دنيا رفت، پيامبر خدا(ص) به نزد خديجه رفت و ديد او گريه مىكند. فرمود: «چرا گريه مىكنى؟». خديجه گفت: اشكم بى اختيار، جارى شد و گريهام گرفت. پيامبر(ص) فرمود: «اى خديجه! آيا حاضر نيستى كه چون روز قيامت شود، به درِ بهشت بيايى و او آن جا ايستاده باشد و دستت را بگيرد و تو را به بهشت بَرَد و تو را در بهترين مكان آن جاى دهد؟ اين، براى هر مؤمنى هست. خداى عز و جل، حكيمتر و كريمتر از آن است كه از مؤمن، ميوه دلش را بگيرد و سپس با اين حال، او را براى هميشه عذاب كند».
                الكافي: ج ۳ ص ۲۱۸ ح ۲
               
              
                ابو هريره:
                أَتَى جِبرِيلُ النَّبِيَّ(ص)، فَقالَ: يا رَسُولَ اللَّهِ! هذِهِ خَدِيجَةُ قَد أَتَتكَ... وَبَشِّرها بِبَيتٍ فِي الجَنَّةِ مِن قَصَبٍ لا صَخَبَ فِيهِ وَلا نَصَبَ.
                جبرئيل، نزد پيامبر(ص) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! خديجه دارد نزد تو مىآيد .... او را به خانهاى در بهشت كه از مرواريد، ساخته شده و در آن، سر و صدا و رنجى نيست، بشارت ده.
                صحيح مسلم: ج ۴ ص ۱۸۸۷ ح ۷۱
               
              
                عایشه:
                كانَ رَسولُ اللّهِ إذا ذَكرَ خَديجَةَ لَم يَسأم مِن ثَناءٍ عَلَيها وَاستِغفارٍ لَها.
                پيامبر خدا هرگاه از خديجه عليها السلام ياد مىكرد، از تعريف و تمجيد او و طلب مغفرت براى وى، خسته نمىشد.
                بحار الأنوار: ج ۱۶ ص ۱۲ ح ۱۲.