دفاع از مهدويت - صفحه 230

احتجاج سوم: اختلاف و تعارض در احاديث مهدى عليه السلام

گفته اند احاديث وارده در مورد مهدى عليه السلام مختلف بوده و با يكديگر در تعارض است، پس همه رد مى شود، زيرا صدور سخنان متعارض از پيامبر صلى الله عليه و آله ممكن نيست، بنابراين ادعاى تواتر هم صحت ندارد.
مثلاً استاد سائح مغربى مى گويد: بعضى از اين احاديث بيان مى دارد كه مهدى عليه السلام هاشمى است، برخى ديگر از اهل بيت است دسته سوم از بنى عباس و دسته چهارم از پسران فاطمه و از ولد حسين و گاهى از ولد حسن با اين وجود پس تواتر معنايى ندارد. ۱

نقد و بررسى

1. اختلاف اجزاء و تفاصيل يك قضيه، دلالت بر عدم درستى اصل قضيه ندارد، زيرا هر قضيه دو بعد دارد: يكى لب و اصل آن و ديگرى فروع و تفاصيل آن؛ و با اثبات اصل، يكى بودن فروع لازم نمى آيد. مثل درختى كه اصل آن در دل خاك ريشه دوانده اما برخى از ريشه هاى نازك كه به خاك خوب راه نيافته زرد و نابود شده و ديگر قسمتها سرسبز باقى مانده است. اما ادعاى عدم وجود درخت به خاطر سستى برخى ريشه ها صحيح نيست.
قضيه مهدى عليه السلام هم از اين قبيل است. البته در موارد بسيارى اين چنين است مثلاً در عقايد، صفات الهى مطرح است و صفت قدرت از جمله صفاتى است كه در جزئيات آن اختلاف بسيار است، گروهى قدرت را عين ذات مى دانند و گروهى زائد بر ذات، گروهى آن را از صفات متكثره و گروهى واحده مى دانند و... اما هيچ كس خداوند را ناتوان نمى داند. يا در مثال هاى فقهى مثلاً در مورد وجوب قطع دست دزد اختلافى نيست. اما در جزئيات آن مثل مقدار قطع، مقدار دزدى موجب قطع و... اختلاف است. پس اگر استدلال منكران مهدى عليه السلام مبنى بر اين كه اختلاف در فروع موجب رد اصل مى شود را بپذيريم چيزى از اسلام باقى نمى ماند.

1.تراثنا و موازين النقد، السائع المغربى، ص ۱۸۷.

صفحه از 259