كلينى و كافى - صفحه 383

نكاتى درباره كتب اربعه

پيش از آشنايى با هر يك از كتب چهارگانه لازم است به دو نكته توجه كنيم:
1. ناميده نشدن اين كتب به «صحاح اربعه»: مى دانيم كه اهل سنت از جامع بخارى و مسلم با نام صحيح بخارى و صحيح مسلم ياد كرده اند، چنان كه گاه از كتب شش گانه اصلى اهل سنت نيز با عنوان «صحاح سته» ياد شده است، اما عالمان شيعه با وجود روايات صحيح فراوانى كه در كتب اربعه وجود دارد، هرگز اين كتاب ها را «صحاح اربعه» نناميده اند. اين امر موجب شده است كه راه نقد و بحث در متن و سند روايات اين كتاب ها هم چنان گشوده باشد.
2. اصول خمسه و كتاب «مدينة العلم» در كلام برخى از عالمان: كسانى مانند شيخ شمس الدين محمد بن محمود آملى ۱ (م 752 ق) و حسين بن عبدالصمد عاملى پدر شيخ بهايى ۲ (م 984 ق) از «اصول ۳ خمسه» حديثى ياد كرده اند، ۴ آنان «مدينة العلم» شيخ صدوق را كه گفته مى شود بيش از دو برابر كتاب من لايحضره الفقيه ايشان بوده، ۵ نيز در جنب چهار كتاب مذكور قرار داده و از اين رو به «اصول خمسه» تعبير نموده اند. اما متأسفانه كتاب «مدينة العلم» شيخ صدوق به دست ما نرسيده و تلاش هايى كه تاكنون براى يافتن نسخه اى از اين كتاب انجام گرفته ناكام مانده است.

1.نفايس الفنون فى عرايس العيون، ج ۱، ص ۳۹۷.

2.وصول الاخيار إلى اصول الاخبار، ص ۸۵. وى گفته است: «و أصولُنا الخَمسة الكافى و مدينةُ العلمِ و كتابُ من لا يحضره الفقيه و التهذيبُ و الاستبصارُ».

3.اطلاق «اصل» بر اين كتب با اصطلاحى كه قبلاً براى «اصول اربعمائه» به كار مى رفت متفاوت است، اصل در آنجا به معناى كتاب هايى بود كه بدون واسطه مكتوب از معصوم دريافت شده بود اما در اينجا مراد از كتب اصول كتاب هاى اصلى و مهم حديثى است كه همان جوامع حديثى اند.

4.قاضى نور اللّه تسترى (۹۵۶ ـ ۱۰۱۹ ق) كتب مشهور حديثى شيعه را شش كتاب دانسته و در كنار كتب اربعه دو كتاب المحاسن تأليف أحمد بن محمد بن خالد البرقى و قرب الإسناد تأليف محمد بن عبداللّه بن جعفر الحميرى را نيز افزوده است. المحاسن، مقدمه مصحح (سيد جلال الدين حسينى)، ص ۱۰؛ نيز: فيض الاله فى ترجمة قاضى نور اللّه ، سيد جلال الدين حسينى، ص ۷۱ به نقل از مصائب النواصب قاضى نور اللّه تسترى.

5.به تعبير ابن شهر آشوب اين كتاب داراى ۱۰ جزء بوده در حالى كه كتاب من لا يحضره الفقيه ۴ جزء است. ر.ك: معالم العلماء، ص ۱۴۷.

صفحه از 422