كلينى و كافى - صفحه 402

الْقُنُوتُ فِى الْفَرِيضَةِ الدُّعَاءُ وَ فِى الْوَتْرِ الاِسْتِغْفارُ. ۱
ج) تحويل در سند كه معنا و نمونه آن در بند 3 گذشت.
د) اختصار در اسامى راويان، كلينى رحمه الله در موارد زيادى به ويژه در اسناد پر تكرار جهت اختصار، از ذكر كامل اسامى راويان خوددارى كرده است. اين اختصار گاهى موجب اشتراك در اسامى مى شود. بسيارى از اين مشتركات با مقايسه اسناد ديگر روايات يا استفاده از قرائن موجود در كتب رجال وحديث قابل شناسايى است، مثلاً در سند يكى از روايات آمده است: «عَلِىُّ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ يونُسَ عَنْ أبَانٍ عَنْ سُلَيمَانَ بْنِ هَارُونَ...». ۲
در اين سند چهار نام اول، مشترك بين چندين نفر است، با تتبع در اسناد به دست مى آيد كه صورت واقعى اين سند اين گونه بوده است: «علىُّ بنُ ابراهيمَ، عن محمَّدِ بن عيسى، عن يُونِسَ بن عبدِالرَّحمن، عن ابانِ بن عُثمانَ، عن سُلَيمانَ بن هارون...» اما با گذشت زمان در برخى موارد تمييز اين اسامى مشترك بر رجاليان نيز دشوار گرديده است. از اين رو بعضى از اسامى مانند: «أحمد بن محمد»، ۳ «ابن سِنان»، «حمّاد»، «ابن فَضّال»، «محمد بن قيس»، «محمد بن يحيى» و «محمد بن إسماعيل» ۴ مورد بحث متأخران قرار گرفته است تا مصداق آن روشن شود. چنان كه «محمد بن إسماعيل» مشترك بين هفت نفر است كه سه نفر آنها ثقه و چهار نفر مجهول هستند. ۵
ه) به كار بردن عبارات جمعى، مانند: «عِدَّةُ من اصحابنا» منظور از «عِدَّةٌ من

1.همان، ج ۳، ص ۳۴۰، ح ۹.

2.همان، ج ۱، ص ۵۹، ح ۲.

3.نام أحمد بن محمد مشترك بين گروهى متجاوز از سى راوى است. فيض كاشانى درباره آن مى نويسد: ولكن اكثرهم اطلاقا و تكرارا فى الاسانيد، اربعة ثقات: ابن الوليد القمى، ابن عيسى الاشعرى، ابن خالد البرقى، ابن ابى نصر البزنطى، فالاول يذكر فى اوايل السند، و الاوسطان فى اواسطه و الاخير فى اواخره (الوافى، ج ۱، ص ۲۰ ـ ۲۱).

4.همان، ج ۱، ص ۱۹ـ۲۱.

5.ر.ك: منتقى الجمان، ص ۴۳ـ ۴۵؛ براى تعيين محمد بن إسماعيل در كافى ر.ك: كاظمى، هداية المحدثين، ص ۲۲۷ـ۲۲۹؛ و ميرداماد، الرواشح السماويه، ص ۱۱۹ـ۱۲۴؛ و الماحوزى البحرانى، رسالة فى تعيين محمد بن إسماعيل فى اسانيد الكافى، علوم الحديث، ش ۴، ۱۴۱۹ق، ص ۲۸۳ـ۳۱۰؛ سيد حسن صدر نيز كتابى به نام البيان البديع در اين باره نوشته است.

صفحه از 422