عزله عن وزارة شيراز
وقال محمّد يوسف واله القزويني الإصفهاني:
ديگر از وقايع اين سال [1066] سعادت اشتمال، مناقشه و معارضه كتّاب دفترخانه همايون با ميرزا هادى، وزير فارس و عزل مشارٌإليه بود.
بيان اين سخن آنكه، بعد از سانحه قتل امام قلى خان ، كه مملكت فارس در ميان عمّال و حكّام انقسام يافت، ميرزا معين الدين محمّد (وزيرخان مذكور) به منصب وزارت فارس سربلند گرديده ، بعد از وى اين منصب ارجمند به ميرزا هادى ولد مشاراليه رسيد و سالهاى دراز ، پدر و پسر به اين افسرِ امتياز سرافراز بودند. و پيوسته اوارجه نويس ۱ فارس تقرير مى نمود كه بعضى از محال فارس را (كه در نسخه تشخيص زمانِ نوّابِ گيتى ستانِ فردوس آشيان داخل بوده) والد و ولد ابواب جمعِ خود ننموده اند و صورت حال در اين سال ، به عرض شهريارِ بلند اقبال رسيده ، در حين توجّه رايات جاه و جلال به صوب ييلاقات رقم عدالت شيم ، به احضار مشارٌإليه صادر گرديد و بعد از احضار ميرزا هادى مزبور ، چون گمان آن بود كه شهريار جهان، آفتاب سان از افق ولايت شيراز طالع شود و وجود وزير در آن حدود ناگزير بود، تشخيص و تنقيح مناقشه مذكور موقوف ماند و چون الويه دولت و اعلامِ فتح و نصرت ، به مركز دايره خلافت معاودت فرموده ، حركت به آن ولايت صورت پذير نگرديد ، حشرى از عجزه و رعاياى فارس به آستان گردون اساس پيوسته ، زبان به شكوه و شكايت وزير مذكور و كاركنان مشارٌإليه گشودند و