165
مباني شناخت

ديوانه برخاست و گفت : اول به من بگو كه عقل چيست؟!

تعريف عقل

و اما تعريف عقل به زبان علمى ؛ در اين مورد لازم است حوصله بيشترى داشت و اين مسئله را با تأمل و ژرف نگرى مورد مطالعه قرار داد .
عقل عبارت است از مركز فكر و انديشه ، و از ويژگى هاى آن ، تركيب ، تجزيه ، تجريد ، انتزاع ، تعميم و تعميق مفاهيم ذهنى است .
تعريف عقل ، با اين فشردگى ، كمى براى ذهن سنگين است . لذا اين تعريف را باز مى كنيم تا درك آن ساده و آسان گردد .

مركز انديشه

هر كس در وجود خود مركز و جايگاهى را احساس مى كند كه مجموعه تفكرات (انديشه هاى) او در آن جايگاه توليد مى شود . اين مركز ، ذهن يا عقل ناميده مى شود ، و شما مى توانيد هر نام ديگرى را براى آن انتخاب كنيد .
بنا بر اين در مبحث شناخت ، هر جا واژه «عقل» را به كار مى بريم ، مقصودمان مركز شعور و شناخت هاى انسان است ؛ البته نه مطلق شناخت ها ، بلكه شناخت هايى كه از طريق تفكر (انديشيدن) براى انسان حاصل مى شود .

انديشه چيست؟

تفكر و يا انديشه عبارت از كار و مسؤوليّتى است كه در نظام آفرينش به عهده «عقل» نهاده شده است . اين كار و مسئوليّت را تحت عنوان «وظايف عقل» ، مورد بررسى قرار مى دهيم . با تبيين وظايف عقل ، پاسخ دومين پرسشى كه در آغاز اين بحث مطرح شد (يعنى پرسش از انواع شناخت هاى عقلى) نيز معلوم مى شود .


مباني شناخت
164

منبع عقل

دومين منبع شناخت در وجود انسان عقل است . عقل دريچه اى است كه انسان از طريق آن با فضاى گسترده تر و عميق ترى از فضاى حسى آشنا مى شود .
در بررسى اين منبع به دو پرسش بايد پاسخ گفت :
پرسش اول اين كه : عقل چيست و چگونه تعريف مى شود؟
پرسش دوم اين كه : شناخت هاى عقلى چيست و كدام شناخت از طريق عقل براى انسان حاصل مى شود؟

عقل چيست؟

به اين پرسش دو پاسخ مى توان داد :
پاسخ اول اين كه : هر كس عاقل است مى داند كه عقل چيست ، هر چند نتواند آن را به زبان علمى تعريف كند .
در بسيارى از موارد انسان چيزى را مى داند ، ولى تعريفش را به زبان علمى نمى داند . شما از هر كس بپرسيد كه آيا مى داند «نور» چيست ، مى گويد : «آرى ! مگر مى شود كسى نور و روشنايى را نشناسد ؟!» ؛ ولى اگر بخواهيد كه نور را به زبان علمى تعريف كنند ، جز افراد معدودى نمى توانند .
از هر كس بپرسيد كه : مى دانى «آب» يعنى چه؟ مى گويد : «آرى ! مگر مى شود كسى مفهوم آب را نداند؟!» ؛ ولى اگر به او بگوييد آب را تعريف كن ، تنها افراد خاصى مى توانند آب و تركيبات آن را تعريف كنند .
در مورد تعريف عقل نيز مسئله همين طور است . هر عاقلى ، عقل را مى شناسد ، هر چند تعريف آن را به زبان علمى نداند . آرى آن كس كه عاقل نيست ، نه مفهوم عقل را مى داند و نه تعريف آن را .
مى گويند : ديوانه اى بر لب جويى خوابيده بود و با دهان از آب جوى مى خورد . يكى به او گفت كه خوابيده از جوى آب مخور كه عقلت كم مى شود!

  • نام منبع :
    مباني شناخت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    دوم
تعداد بازدید : 519929
صفحه از 484
پرینت  ارسال به